هنر فرایندمحور چیست و چرا اهمیت دارد؟

هنر فرایندمحور چیست و چرا اهمیت دارد؟

نویسنده: راشل دورلی

ترجمه: ریحانه علویان

هنر فرآیندمحور، هنری است که کودک محور و انتخاب محور است و به تجربه کشف اهمیت می دهد. در هنر فرآیند محور، محصول نهایی همیشه منحصر به فرد است و تمرکز بر خلق اثر است نه نتیجه.

ماریا مونته سوری می گوید: «بزرگترین نشانه موفقیت برای یک معلم این است که بتواند بگوید: بچه ها اکنون طوری کار می کنند که انگار من وجود ندارم.»

مزایای هنر فرایندمحور چیست؟

فواید بسیار زیادی برای این نوع هنر وجود دارد! هنر فرآیندمحور از نظر رشدی برای کودکان نوپا، پیش دبستانی و خردسالان مناسب است، زیرا آنها را در موقعیت یک کاوشگر حواس قرار می دهد.

از طریق هنر فرآیندمحور، کودکان:

  • فرصت های بیشتری برای خلاقیت، استقلال و تخیل خواهند داشت.
  • با محدودیت های فیزیکی و امکانات مواد آشنا خواهد شند.
  • تشویق می شوند تا از مهارت های تفکر خلاق و انتقادی استفاده کنند.
  • برای تحقق ایده های خود اعتماد به نفس به دست خواهند آورد.
  • انگیزه پرسیدن سوال و آزمایش دارند.
  • آزمایش و اشتباهات را به عنوان بخشی از فرآیند یادگیری در نظر می گیرند.

چگونه این رویکرد برای بزرگسالان مفید است:

همانطور که هنر فرآیندمحور مناسب سن کودکان نوپا و پیش دبستانی است، برای والدین و مربیان کودک نیز نسبت به درس های هنری متمرکز بر محصول آسان تر است، زیرا به طور طبیعی با رشد کودک همسو می شود.

در اینجا به چند دلیل اشاره میکنیم:

 

  • بزرگسالان پروژه‌ها را تسهیل می‌کنند و به‌عنوان همراه کودک عمل می‌کنند، بنابراین مجبور نیستند همه پاسخ‌ها را داشته باشند. در واقع، ندانستن پاسخ ها می تواند یک مزیت بزرگ باشد زیرا به بزرگسالان فضایی برای بازی و آزمایش می دهد.
  • پروژه های متمرکز بر فرآیند نیازی به چیدمان فانتزی زیاد یا مواد منحصر به فردی ندارند که به سختی به دست می آیند. این باعث صرفه جویی در زمان و هزینه می شود.
  • از آنجایی که هدف هنر فرآیندمحورکاوش و کشف به جای رسیدن به کمال است، بزرگسالان نیز از نظر عاطفی آزادند تا از هر چیزی که کودک در آرزوی خود به عنوان یک راه حل ایده آل یا نتیجه نهایی در سر می پروراند، حمایت کنند. بدون دعوا، اشک، یا پروژه های نیمه تمام.

چگونه با رویکر هنرفرایندمحور شروع به آموزش کنیم:

  • لوازم و ابزار را به صورت سلف سرویس ارائه دهید که کودک به راحتی بتواند به طور مستقل از آنها استفاده کند.
  • به کودکان اجازه دهید هر طور که می خواهند سر کلاس بیایند و بروند.
  • مطالب هنری جالب ارائه دهید.
  • به کودک اجازه دهید علایق خود را دنبال کند.
  • تمرکز خود را بر روی فعالیت های باز یا آزاد که تنها یک نتیجه ندارند، حفظ کنید.
  • در فرآیند هنرسازی بازیگوش و شاد باشید.
  • سؤالات باز بپرسید و نظرات عینی در مورد آثار هنری کودک بیان کنید.

تفاوت بین هنر فرآیندمحور و محصول محور چیست؟

گاهی اوقات می‌شنوم که مردم هنر فرآیندمحور را در مقابل هنر محصول محور قرار می دهند. ابتدا می‌خواهم این افسانه را از بین ببرم که فرآیند و محصول نمی‌توانند با هم کار کنند. اهداف هنر فرآیندمحور مربوط به آنچه در طول جلسات هنری اتفاق می افتد است، در حالی که اهداف هنر محصول محور به نتیجه نهایی مربوط می شود. چیزی که مایلم با همه اینها به خاطر داشته باشید این است که ما نباید در مورد فرآیند و محصول به عنوان متضادهای قطبی فکر کنیم زیرا محصول تقریباً همیشه در فرآیند تعبیه شده است. هنگامی که کودکی مراحل ساخت یک اثر هنری را طی می کند، احتمالاً ایده، سؤال، کنجکاوی یا حتی محصولی در ذهن خود دارد. ممکن است برای ما به‌عنوان بیننده واضح نباشد، اما همیشه یک هدف در پشت این فرآیند وجود دارد، و گاهی اوقات این نیت به محصول نهایی منتهی می‌شود.

 

بیایید نگاهی به تفکیک از نظر چگونگی یک پروژه بیندازیم:

هنر فرآیندمحور:

  • به کارگردانی کودک است
  • کودک تجربه کشف را جشن می گیرد
  • نتایج منحصر به فردی دارد بدون اینکه دو قطعه شبیه هم باشند
  • باز است با راه های متعدد برای کشف

هنر محصول محور:

  • بزرگسالان نقش رهبری دارند
  • مراحل روشنی را به کودک ارائه می دهد که باید دنبال شود
  • انتظار دارد محصول نهایی مانند یک نمونه هنری به نظر برسد
  • انتظاراتی در مورد شیوه درست و غلط برای انجام آن دارد

مشکلات رایج هنر فرآیندمحور:

با این نوع هنرسازی نمی‌توان کار زیاد اشتباهی کرد، زیرا بچه‌ها پس از چیدمان مواد، مسیر را هدایت و مدیریت می‌کنند. با این حال، رسیدن به نقطه ای که ما به عنوان بزرگسال بتوانیم مداخله مستقیم نداشته باشیم ممکن است سخت باشد. در اینجا سه ​​چیز وجود دارد که می تواند به شکلگیری یک تجربه هنری فرآیندمحور خوب کمک کند:

  1. فرزندتان را متوقف نکنید تا به او بگویید فکر می کنید جه کاری باید انجام دهد. در عوض، فقط مکث کنید، نفس عمیق بکشید و به کودکتان فضایی بدهید تا به ساختن ادامه دهد. می توانید از آنها بخواهید که در مورد کاری که انجام می دهند بیشتر به شما بگویند. معمولاً این اطلاعات اندک به ما کمک می کند تا نیت آنها را ببینیم و به ما یادآوری می کند که آنها در مسیر درستی هستند.
  2. در روند کار شک نکنید. شاید فکر می‌کردید فرزندتان از مواد درست استفاده نمی‌کند، شما فکر می‌کنید: «این کار نتیجه نمی‌دهد. آنها چیزی یاد نمی گیرند. فایده همه اینها چیست؟» این یک واکنش کاملا طبیعی به هنر فرایندمحور است. در عوض، به این فرآیند اعتماد کنید. اگر مطمئن نیستید که همه چیز به کجا منتهی می شود، از فرزندتان بخواهید که درباره ایده هایش بیشتر به شما بگوید. من قول می دهم از آنچه آنها با شما به اشتراک بگذارند شگفت زده خواهید شد.
  3. 3. کلاه کمال خود را بردارید. کاغذ ممکن است با زاویه کج بریده شود، فضاهای سفید ممکن است با ضربه های سریع رنگ خود را نشان دهند، و خطوط ممکن است آنقدر کم رنگ شوند که به سختی بتوانید آنها را ببینید. آنچه در کار فرزندتان می بینید ممکن است انتظارات شما را برآورده نکند. لطفاً انتظارات خود را تغییر دهید. به زیبایی خطوط لرزان، شخصیت خطوط رنگی و انرژی پشت خطوط و برش های مبتدی توجه کنید. به خودتان بگویید چقدر همه چیز زیبا و جذاب است و به دنبال شواهدی از تخیل، ایده ها و کنجکاوی فرزندتان باشید.

چه موادی در پروژه های هنری فرآیند محور استفاده می شود؟

هرچیز  و همه نوع موادی را می توان در هنر فرآیندمحور استفاده کرد. این رویکرد کمتر به این می پردازد که چه چیزی استفاده شود و بیشتر به نحوه استفاده از مواد توجه دارد. اما من یک پیشنهاد دارم: وسایلی را جمع آوری کنید که در چهار دسته مختلف قرار می گیرند دراینصورت چیز شگفت انگیزی برای بازی خواهید داشت: پایه، رابط (اتصال‌دهنده)، ابزار و گنج.

  • پایه: کاغذ، خاک رس، مقوا، یا چوب، رول های مقوا.
  • اتصال دهنده ها: چسب، نخ، نوار چسب یا نوارهای پارچه ای، خشت خاکی مرطوب.
  • ابزار: مداد، قلم مو و رنگ، چنگال، اسفنج، مداد رنگی، سیخ، قیچی.
  • گنجینه ها: فویل، دستمال کاغذی، کاغذ حباب دار، انواع مهره‌ها و پولک ها.

 

 

منبع

نمایش خلاق در كلاس درس

نمایش خلاق در كلاس درس 

 

نويسنده: سوزان.سي. آنتوني

ترجمه: ریحانه علویان

نمایش خلاق برای آموزش مهارت ها و مفاهیم مختلف به کودکان خردسال ارزشمند است. کودکان به طور طبیعی بازی می کنند و بیشتر یادگیری آن‌ها در مراحل اولیه زندگی از تجربه بازی ناشی می شود.

دلایل استفاده از نمایش خلاق در آموزش:

  • تقويت مهارت‌های اجتماعی
  • کودکان به واسطه نمایش خلاق فضای مثبت، فارغ از انتقاد مخرب را تجربه می کنند و فرصت ابراز ایده های جذاب خود را دارند. دانش آموزان به خود و ایده‌هایشان اعتماد می کنند.
  • آگاهی اجتماعی کودک افزایش می‌یابد.
  • از طریق مشارکت با دیگران و تظاهر به “دیگری” بودن، کودک می تواند یاد بگیرد که خود و دیگران را درک کند و از تعاملات بین افراد و تأثیرات اعمال خود بر آنها آگاهی پیدا کند.
  • کودکان اغلب به صورت گروهی برای رسیدن به یک هدف مشترک کار می کنند. و این فرصتی را برای کودکان فراهم می کند تا همکاری و همچنین مهارت های رهبری، پیروی و بحث را بیاموزند. حل مسئله و تدبیر زمانی آموخته می شود که کودکان از تخیلات خود برای رسیدن به اهداف مختلف استفاده می کنند.
  • همچنین مهارت های ارتباطی نیز در نمایش خلاق مورد تاکید قرار می گیرد، زیرا کودکان با استفاده از صدا، دست ها، صورت و بدن، خود را بیان می کنند.
  • رشد و توسعه فردی
    • هنگامی که در جریان نمایش خلاق کودکان یاد می گیرند گوش دهند، نگاه کنند، احساس کنند و محیط خود را بو کنند، بر آگاهی حواس تأکید می شود. این می تواند منجر به درک زیبایی شناختی از زندگی شود.
    • نمایش خلاق به رشد مهارت های حرکتی و هماهنگی کمک می کند. تخیل و تفکر مستقل در کودک تشویق می شود. و از کودکان در جریان نمایش خلاق خواسته می شود به روش های مختلفی برای رسیدن به یک هدف فکر کنند.
    • نمایش خلاق “سرگرم کننده” است. وقتی حداقل بخشی از یادگیری هر روز سرگرم کننده باشد، کودکان انگیزه بیشتری برای یادگیری دارند.
    • کودکان اغلب بی قرار هستند. نمایش خلاق می تواند راهی برای رهایی سالم از تنش و همچنین فرصتی برای تجربه قرار گرفتن در موقعیت‌های مشکل از طریق ایفای نقش‌های مختلف باشد.
    • نمایش خلاق می تواند به درک بیشتر نمایش‌های رسمی منجر شود.

ایده هایی برای تمرین نمایش خلاق در کلاس

  • از کودک بخواهید وانمود کند که یک شخصیت خاص است. سپس شخصیت و سبک گفتار آن شخصیت را در نظر بگیرد. از او بخواهید لباس خاصی را بپوشد و همانطور که فکر می کند فردی که آن لباس را می پوشد رفتار می‌کند رفتار  و صحبت کنید. سعی کند همانطور که آن شخص فکر می کند فکر کند. به عنوان مثال می توان به کت خز، پتو، شنل قرمز، کلاه، یک جفت چکمه بزرگ، کلاه ایمنی، عینک، بینی کاذب، ماسک حیوان، ریش، و کلاه گیس اشاره کرد.
  • از کودک بخواهید یک تصویر را مشاهده کند، سپس آنچه را که در تصویر می بیند نشان دهد و وانمود کند که در عکس حضور دارد.
  • کودک را دعوت کنید تا به یک ریتم گوش دهد و یک “رقص” با آن ریتم بسازد. یا به موسیقی گوش دهد و مطابق با موسیقی حرکت کند. اگر ملودی روان است، به آرامی حرکت کند. اگر تند و ناگهانی است، حرکات تند انجام دهید.
  • از کودک بخواهید به یک داستان یا یک داستان ناتمام گوش دهد و سپس آن را کامل کرده و اجرا کند.

نمنبع

اهمیت هنر و کاردستی در آموزش اولیه کودکان

اهمیت هنر و کاردستی در آموزش اولیه کودکان

آنانیا سوبرامانیان

ترجمه: ریحانه علویان

منبع: www.parentcircle.com

چرا هنر و كاردستي برای بچه ها مهم است؟

 هر والدی باید از مزایای احساسی شرکت در فعالیتهای هنری و خلق كاردستي و نقش آن در رشد و یادگیری شناختی کودک خود مطلع باشد. اهمیت هنر و كاردستي در آموزش اولیه مشهود است. ساخت مجسمه‌های مینیاتوری از خاک رس یا رنگ آمیزی با مداد رنگی، تا زدن کاغذ به صورت ماهرانه برای ایجاد اشکال اوریگامی یا تهیه کارت تولد دست ساز،  هر کدام مزایای بیشماری دارند. همچنین، فعالیت‌های هنری و كاردستي علاقه کودک را به هنر  افزایش می‌دهد و از پتانسیل هنری او استفاده می‌کند. با آشنایی کودک خود با هنر و كاردستي یا تشویق او به انجام این کار، شما بذرهای رشد جسمی ، اجتماعی و شناختی او را می‌کارید.

اهمیت كاردستي در دوران کودکی

اهمیت هنر و كاردستي در رشد کودک را می توان از آنجا که دارای مزایای احساسی، جسمی، شناختی و یادگیری است، سنجید. در اینجا چند تاثیر مثبت فعالیت‌های هنری و كاردستي در دوران کودکی آورده شده است:

كاردستي و تقویت مهارت‌های فیزیکی

توسعه مهارت‌های حرکتی ظریف: از آنجا که بیشتر فعالیت‌های هنری و دستی شامل حرکت دست و انگشتان است، به توسعه مهارت‌های حرکتی خوب کمک می‌کند. حتی اقدامات ساده مانند رنگ آمیزی با مداد یا نگه داشتن قلم مو به تقویت ماهیچه‌ها و بهبود کنترل آن‌ها کمک می‌کند.

 افزایش مهارت: هنرها و كاردستي می‌توانند چابکی و مهارت کودک را افزایش دهند. با تمرین و بهبود مهارت‌های حرکتی خوب، سرعت و مهارت‌های هنری او نیز افزایش می یابد. فعالیت‌های مرتبط با هنر و كاردستي از سنین پایین منجر به پیشرفت فوق العاده‌ای در هماهنگی چشم و دست می‌شود. این موضوع به کودک در دوران دبستان که در حال یادگیری نوشتن حروف یا فاصله بین کلمات است کمک می کند.

كاردستي و تقویت مهارت‌های اجتماعی/عاطفی

بیان احساسات: فعالیتهای خلاقانه مانند هنر و کاردستی به کودک این فرصت را می‌دهد تا احساسات خود را به شیوه‌ای معنادار، ملموس و مثبت بیان کند. او همچنین از ساختن چیزی به تنهایی تحساس رضایت می‌کند.

کمک به اجتماعی شدن کودک:  بودن در کنار بچه‌های دیگر در یک کلاس هنری به کودک این فرصت را می‌دهد که با کسانی که علایق مشابه دارند تعامل و معاشرت داشته باشد. و هنگامی که والدین علاقه‌ای به انجام فعالیت با فرزند خود نشان می دهند، رابطه والدین و فرزند را نیز تقویت می‌شود.

افزایش عزت نفس: فعالیت‌های مرتبط با هنر و كاردستي باعث ایجاد احساس غرور و موفقیت در کودک می‌شود که به افزایش عزت نفس او کمک می‌کند.

کاردستی و تقویتی مهارت‌های شناختی:

افزایش نوآوری و خلاقیت: فرصت ایجاد هر آنچه کودک می‌خواهد نوآوری را و توانایی فکر کردن و حل مشکلاتی که ممکن است با آن مواجه شود را تقویت می‌کند.

 تقویت مهارت‌های تصمیم گیری: مواجه شدن و حل چالش های هنری به کودک کمک خواهد کرد تا تصمیم گیری‌های موثر و درست را یاد بگیرد. این امر به توسعه نگرش حل مسئله کمک می‌کند که در مراحل دیگر زندگی‌اش نیز کاربرد خواهد داشت.

بهبود یادگیری و حافظه بصری: کودک از طریق کاردستی نه تنها اشکال و رنگ‌های جدید را یاد می‌گیرد بلکه از الگوها و چهره‌های مختلف نیز آگاه می‌شود. فعالیت‌هایی مانند جواهرسازی یا مجسمه‌سازی نیاز به تجسم و حفظ طرح‌های پیچیده در ذهن دارد.

فرزندتان چه نوع کاردستی ای را باید بسازد؟

کاردستی برای کودکان نوپا

  نقاشی انگشتی: با استفاده از نوار چسب یک ورق A4 را به تخته برش یا هر سطح دیگری بچسبانید. به کودک خود چند ظرف از رنگ طبیعی / ارگانیک بدهید و اجازه دهید خلق کند.

 چاپ با بلوک‌ها‌ی چوبی: اگر فرزند شما دیگر با بلوک‌های چوبی که در یک زمان آنقدر به آن علاقه‌مند بود بازی نمی‌کند، می‌توانید از او بخواهید که آن‌ها را در رنگ فرو برد و روی کاغذ شکل بسازد.

نقاشی با حباب‌های بسته‌بندی: بسیاری از اقلام شما هنگام خرید آنلاین با پلاستیک‌های حباب‌دار بسته بندی شده است. به جای دور انداختن آن‌ها، فرزند کوچک خود را تشویق به رنگ کردن با  آن‌ها کنید.

 گردنبند مهره‌ای: یک تکه ریسمان پلاستیکی و چند مهره به بچه تان بدهید. از او بخواهید ریسمان پلاستیکی را از سوراخ مهره‌ها رد کند و یک گردنبد بسازد.

دوربین با رول توالت: رول توالت قدیمی (لوله های مقوایی) را دور نریزید. آنها را به کودک نوپا خود همراه با یک تکه نخ بدهید.. از او بخواهید رول ها را در کنار هم قرار دهد و آن ها را با نخ گره بزند تا برای خودش دوربین دوچشمی بسازد.

 برداشت برگ: از فرزند خود بخواهید که چند برگ را از حیاط خلوت جمع آوری کند. او می تواند این برگ‌ها و چوب آن‌ها را با استفاده از چسب چوب در دفتر نقاشی خود بچسباند.

کاردستی برای پیش دبستانی‌ها

هنر استنسیل: چند قالب هنری استنسیل به فرزندتان بدهید و از او بخواهید که اشکال مختلف را ترسیم کند. این کار برای توسعه مهارت‌های حرکتی خوب است.

 عروسک های خیمه شب بازی جورابی: فرزند شما و دوستانش می‌توانند عروسک‌های خیمه شب بازی را از جوراب های قدیمی خود بسازند و یک نمایش عروسکی برای شما اجرا کنند.

 رنگین کمان و ابرها: از کوچولوی خود بخواهید که رنگین کمانی را روی ورقه‌ای از کاغذ بکشد. سپس از او بخواهید که توپ‌های پنبه‌ای را به دور آن بچسباند تا آسمان ابری را نشان دهد.

آلبوم خانوادگی: نسخه‌ای از عکس‌های اعضای خانواده‌تان را چاپ کنید. حالا از فرزندتان بخواهید که آن‌ها را در دفترچه ای بچسباند و آلبوم خانوادگی بسازد.

مزایای مختلف  ساخت کاردستی هم به توسعه آگاهی فرهنگی و بهبود عملکرد تحصیلی کودک کمک می کند. هم بیش از حد سرگرم کننده و هیجان‌انگیز است. پس چرا اجازه ندهیم که کودک ما در طول روز به این نوع فعالیت‌ها مشغول شود؟

 

تقویت تفکر و شناخت کودکان از طریق هنرهای تجسمی

تقویت تفکر و شناخت کودکان از طریق هنرهای تجسمی

نوشته: دکتر ویکی هارگریوز

ترجمه: ریحانه علویان

 

هنرها فرصت هایی را برای شیوه های پیچیده و پویای اندیشه و ارتباطات به کودکان ارائه می دهند. سواد مجموعه ای از توانایی ها برای ایجاد و انتقال معنا از طریق اشکال یا انواع متون است و ممکن است به صورت دیداری و همچنین از طریق گفتار و نوشتار بیان شود. مانند زبان کلامی، «زبان‌های» دیداری مانند نقاشی، کلاژ کردن و مجسمه‌سازی به کودکان کمک می‌کنند تا تفکر خود را توسعه دهند. کودکان می توانند از این زبان های بصری برای کشف ایده ها و برقراری ارتباط با فرآیندهای شناختی خود استفاده کنند. در واقع، «چند سوادی» یا زبان‌های مختلفی که توسط هنر ارائه می‌شود ممکن است به همه کودکان (به ویژه آن‌هایی که در برقراری ارتباط کلامی مشکل دارند) برای برقراری ارتباط و همکاری در معناسازی، بیان خود و یادگیری مهارت‌های زبانی كمك کنند.

چگونه هنرهای تجسمی به تفکر و رشد شناختی کمک می کند؟

  • از منظر شناختی، کودکان از هنرهای تجسمی برای تفسیر دنیای اطراف خود استفاده می کنند. کودکان ممکن است در هنرهای تجسمی، روابط، چگونگی کار کردن، هویت خود در زمان حال و آینده خود را بازنمایی کنند و در مورد آنها فکر کنند. هنگامی که کودکان فعاليت هنر ي انجام ميدهند، خاطرات، تجربیات، مشاهدات و تخیل خود را با هم ترکیب می کنند.

  • مهارت‌های حرکتی ظریفی که کودکان از طریق تجارب هنرهای تجسمی كسب می‌کنند نیز با پیشرفت شناختی مرتبط است، و این ممکن است به این دلیل باشد که کودکانی که می‌توانند مهارت‌های حرکتی ظریف را به طور خودکار و کارآمد انجام دهند، می‌توانند سطح بیشتری از توجه و منابع شناختی را به یادگیری پیچیده‌تر اختصاص دهند. بسیاری از انواع مختلف فعالیت های هنری شامل دست ها و انگشتان می شود و به کودکان کمک می کند تا کنترل حرکتی خود را توسعه دهند. به عنوان مثال، فعالیت‌هایی مانند قالب‌گیری خمیر و خاک رس، كندن برچسب‌ها، قيچي كردن اقلام کوچک کلاژ، رشته‌بندی مهره‌ها، بافتن، استفاده از سوراخ‌کن و بریدن با قیچی، همگی باعث افزایش قدرت و مهارت انگشتان می‌شوند.

  • هنرهای تجسمی شامل طیف وسیعی از حالت‌ها و روش‌ها از جمله طراحی، چاپ، مجسمه‌سازی، بافندگی، خیاطی و سایر کارهای منسوجات است. هر كدام اينها دارای امکانات و محدودیت‌هایی است که بر آنچه کودکان فکر می‌کنند، انجام می‌دهند و خلق می‌کنند، تأثیر می‌گذارند. وقتی طیفی از روش‌ها یا مواد برای بیان ایده‌ها به کودکان پیشنهاد می‌شود، آنها می‌توانند از امکانات مختلف برای درگیر کردن دانشی که از منابع و تجربیات مختلف دریافت کرده‌اند استفاده کنند. انواع هنرهاي تجسمي  نیز به کودکان کمک می کند تا سوالات بهتر و متنوع تری بپرسند. همانطور که کودکان این تفاسیر متنوع را ادغام می کنند، معانی پیچیده تری هم خلق ميكنند.

  • ترجمه معانی از یک سیستم نشانه (مانند زبان کلامی) به دیگری (تصویر) یک کار شناختی مهم است. چنین کارهایی به کودکان کمک می کند تا به شیوه های متفاوت و استعاری فکر کنند. هنگامی که کودکان سعی می کنند از چندین زبان برای معناسازی استفاده کنند، ظرفیت آنها برای تفکر و دستکاری ذهنی و سازماندهی ایده ها، تصاویر و احساسات افزایش می یابد. علاوه بر این، کودکان اغلب از انواع روش‌ها (یا اشکال ارتباطی) در کنار یکدیگر برای کمک به برقراری ارتباط و کشف ایده‌ها استفاده می‌کنند، و معلمانی که از این امر استقبال می‌کنند، کودکان را تشویق می‌کنند تا از سیستم‌های نشانه‌ای مختلف که نیاز دارند برای برقراری ارتباط استفاده کنند. برای مثال، کودکان ممکن است یک روایت شفاهی و برخی حرکات بیانی را در کنار نقاشی یا ساخت بلوک ارائه دهند. یک نقاشی ممکن است شامل تصاویر، حروف نوشته شده، اعداد یا کلمات، نمادها (مانند پرچم) باشد یا ممکن است با جلوه های صوتی و حرکات برای تقویت معنای تصویر همراه باشد.

  • هنرهاي تجسمي به شكل گيري و توسعه مفاهيم در ذهن كودكان كمك مي كند. به عنوان مثال، برای یک کودک نوپا، “سگ” ممکن است با خز و حرکت نشان داده شود، در حالی که یک کودک بزرگتر ممکن است سعی کند چهار پا و یک دم را بکشد. کودکان همچنین می توانند درک خود را از یک مفهوم بسیار خاص به یک درک انتزاعی تر تعمیق بخشند: برای مثال، کشیدن انواع مختلف سگ می تواند به کودکان کمک کند تا شباهت ها و تفاوت های کلیدی بین نژادها را متوجه شوند. تجربه تلاش برای بازنمایی یک مفهوم، کودکان را از درک سطحی به درک عمیق‌تر سوق می‌دهد. درک ویژگی های اصلی یک مفهوم سپس آنها را قادر می سازد تا آن را به ایده ها و مفاهیم دیگر متصل کنند.

گسترش یادگیری

استفاده از هنرها در یک فرآیند تحقیق یا کاوش می تواند کودکان را تشویق کند که برای مدت طولانی تری با یک ایده یا موضوع درگیر شوند. نقاشی و سایر هنرهای تجسمی به کودکان کمک می کند تا ایده ها، سؤالات و تصورات نادرست خود را پردازش کنند و تفکر و دانش خود را نمایان سازند. هنگامی که کودکان نقاشی می کنند، به جای تلاش برای ایجاد تصاویر واقعی، درک شناختی خود را در مورد خود و دنیای خود ترسیم می کنند، و معلمان باید به دنبال کشف و تعمیق عمدی این درک های شناختی باشند. به عنوان مثال، برای بیان ایده های خود در مورد تولد، ممکن است کودک خود را در کنار میزی با کیک تولد روی آن بکشد. آنها ممکن است میز را از بالا بکشند، به طوری که کیک به وضوح قابل مشاهده باشد، اما شمع های روی کیک را به سمت جلو بکشند، زیرا برای کودک مهم تر است که درک خود را در مورد داشتن یک تولد به اشتراک بگذارند تا اینکه تصویری واقعی را منتقل کنند. . این بدان معناست که معلمان به جای نگاه کردن به هنر کودکان برای شواهدی از مهارت‌های هنری در حال رشد آن‌ها، باید هنر کودکان را به‌عنوان بازنمایی کل‌نگر از تجربه و دانشی که کودکان از بافت اجتماعی-فرهنگی خود به دست آورده‌اند نگاه کنند. معلمان می توانند عمداً بر کمک به کودکان برای بازنمایی، شفاف سازی یا گسترش ایده های خود و برنامه ریزی تجارب مرتبط با ایده هایی که کودکان به آنها علاقه مند هستند، تمرکز کنند.

امکان تفکر متنوع

برخی از محققان دریافته‌اند که کودکانی که زبان انگلیسی را به‌عنوان زبان دوم دارند، از هنرهای تجسمی به‌عنوان ابزار میانجی برای کمک به برقراری ارتباط با دیگران و بیان ایده‌ها استفاده می‌کنند. استفاده از هنرهای تجسمی می تواند به ویژه برای زبان آموزان با تنوع عصبی و سخنرانان زبان های دیگر مناسب باشد، زیرا هنرهاي تجسمي انعطاف پذیری را برای کودکان فراهم می کند تا از نقاط قوت و مهارت های خاص خود استفاده کنند و موضوعات فرهنگی مرتبط و زمینه های مورد علاقه را شناسایی کنند که آنها را درگیر می کند و می توانند موفق باشند.

نتيجه گيري:

هنرهای تجسمی به کودکان فرصت‌هایی می‌دهد تا مهارت‌های یادگیری مهمی مانند مشاهده دقیق و درگیر شدن در مسائلی که به آنها علاقه دارد را، توسعه دهند. آنها روش هایی را برای برقراری ارتباط با ایده ها و احساسات، همکاری با دیگران و تفسیر ایده هایی که به صورت بصری منتقل می شود، یاد می گیرند. آنها ابتکار و قصد خود را نشان می دهند و می توانند برای آثار هنری خود اهدافی را تعیین کنند. آنها یاد می گیرند که در آثار هنری و فرآیندهای فعاليت هنري خود تأمل کنند و استراتژی ها و فعالیت های پیچیده تر و مؤثرتری را برنامه ریزی کنند. ويژگي هايي که کودکان ممکن است كسب کنند عبارتند از: تعامل، پشتکار، تصور و خلق، شوخ طبعی، بیان و تأمل. این ويژگي ها می توانند در زمینه های دیگر یادگیری نيز  استفاده شوند. مهم است که تجارب هنرهای تجسمی در موضوعات یا پروژه‌های گسترده‌تر مرتبط با علایق کودکان ادغام شوند و طیفی از رشته‌ها و زمينه هاي مختلف را در بر گیرند.

منبع

هنر کودکان

هنر کودکان

(منتشر شده در سایت دانشگاه تحقیقاتی پِن استیت[1])

 هنر برای کودکان خردسال بسیار مهم است هنر برای آنها راهی است تا احساسات و ایده‌های خود را بیان کنند.

کودکان می‌توانند از طریق هنر چیزهای زیادی یاد بگیرند. هنگامی که کودکان نقاشی می‌کنند و کولاژ می‌سازند، در حال یادگیری جهان خود (رنگ ها ، اشکال و اندازه اشیا) هستند. وقتی از رنگ، چسب و نشانگر استفاده می‌کنند، در حال برنامه ریزی، آزمایش چیزهای جدید و حل مشکلات هستند. وقتی کودکان رنگ‌ها را با هم مخلوط می‌کنند، یاد می‌گیرند که می‌توانند چیز جدیدی خلق کنند. هنر به کودکان اجازه می دهد تا انتخاب کنند.

کودکان برای یادگیری هنر نیازی به تولید محصول نهایی ندارند. درک این موضوع برای بزرگسالان گاهی سخت است. برای کودکان اما، مهمترین چیز کاری است که آن‌ها انجام می‌دهند، نه چیزی که تولید می‌کنند.

هنر به عنوان یک فرایند

هنر باید فرصتی باشد که به کودکان اجازه دهد ایده‌های خود را بیان کرده و با مواد آزمایش کنند. بر کمک به کودکان برای توسعه خلاقیت و لذت بردن از فرایند بیان افکار و احساسات از طریق هنر تمرکز کنید. به کودکان زمان و مکان‌هایی برای خلاقیت، کاوش، ابراز وجود و آزمایش بدهید. مواد ایمن و جالبی را در اختیار کودکان قرار دهید تا خود به تنهایی از آن‌ها استفاده کنند. و از آموزش مستقیم پرهیز کنید.

با کودکان خردسال در فرایند تولید اثر هنری ارتباط برقرار کنید. از نظرات روشن بینانه‌ای استفاده کنید که هر کودک را تشویق به کاوش کند. از اظهار نظرهای کلی که به نظر می‌رسد دارید آثار هنری کودکان را ارزیابی می‌کنید، مانند «این زیباست!» یا «من از تصویر نقاشی شما خوشم می‌آید!» استفاده نکنید. در عوض، کودکان را تشویق کنید تا در مورد خلاقیت خود فکر کنند («در مورد اثری که کشیدی حرف بزن»)، در مورد کارهایی که انجام داده‌اند صحبت کنید («می بینم رنگ های زیادی را با هم ترکیب کرده اید») یا در مورد ویژگی‌های خاص آثار هنری آن‌ها اظهار نظر کنید («اوه یه دایره نارنجی روشن کشیدی »).

هنر باید فرصتی باشد تا بتوان ایده‌های کودک را نشان داد. تقلید و الگوبرداری ایده‌های خلاقانه کودک را محدود می‌کند. فعالیت‌های ذکر شده در زیر به کودک اجازه خلاقیت نمی دهد.

سعی کنید از استفاده از این موارد اجتناب کنید:

  • رنگ آمیزی کتاب‌ها یا صفحات چاپ شده.
  • ایجاد یک پروژه صنایع دستی برای کودکان که بتوانند همان کار را ببینند و بسازند.
  • الگوهایی که باید دنبال شوند یا خطوطی برای ادامه.
  • به کودک بگویید چه چیزی بکشد، نقاشی کند یا بسازد.
  • کار کودک را به پایان برسانید یا به او بگویید آن را تمام کند تا بهتر شود.
  • کشیدن طرح اشیا برای کودکان.

بهترین هنر برای کودکان

بهترین هنر برای کودکان این است که ابزار هنری را در اختیارشان بگذارید و به آن‌ها اجازه دهید به شیوه‌های خود آن‌ها را کشف کنند. اجازه دهید کودکان نحوه استفاده از ابزار را انتخاب کنند. وقتی بتوانند آثار هنری خود را بسازند، بیشتر خواهند آموخت و از هنر لذت بیشتری خواهند برد. هیچ دو پروژه هنری شبیه به هم نخواهند بود.

برای یک بزرگسال، آثار هنری کودکان اغلب شبیه خط خطی، و حتی آشفتگی روی کاغذ است! کودکان با ایجاد این خطوط، و بهم ریختگی‌ها یاد می‌گیرند. این مهمترین کاری است که آن‌ها انجام می‌دهند. کودکان احساسات و ایده‌های خود را از طریق هنر نشان می دهند.

ایده‌های زیادی برای نقاشی

می توانید یک سال کامل را با کودکان بگذرانید تا با رنگ کاوش کنند. با اجازه دادن به کودکان و با کاغذها، ابزارهای نقاشی و رنگ‌های مختلف، فعالیت‌ها را تغییر دهید.

کاغذ های مختلف را امتحان کنید:

  • کاغذهای پوستر با رنگ‌ها، اندازه‌ها و اشکال مختلف
  • کاغذهای بافتی در رنگ‌ها، اندازه‌ها و اشکال مختلف
  • مقوا در رنگ‌ها، اندازه‌ها و اشکال مختلف
  • کاغذ روزنامه
  • کاغذهای مرطوب و خشک
  • بسته‌بندی حباب دار (عالی برای نقاشی با انگشت)
  • کیسه‌های کاغذی
  • جعبه‌های پیتزا
  • کاغذ دیواری
  • کاغذ مومی
  • کاغذ کادو
  • ورقه‌ی آلومینیومی
  • کاغذ فریزر
  • نامه‌های باطله

سعی کنید رنگ‌ها را عوض کنید:

برای ایجاد بافت متفاوت، این‌ها را اضافه کنید:

  • صابون مایع اضافه کنید تا رنگ لجن شود
  • نمک یا شکر را اضافه کنید تا رنگ درخشان شود
  • شربت اضافه کنید تا رنگ براق و چسبناک شود
  • آرد را اضافه کنید تا رنگ کلوخه شود
  • ماسه را اضافه کنید تا رنگ ناهموار شود
  • خاک اره یا آسیاب قهوه را اضافه کنید تا رنگ کلوخ شود
  • یک عطر به رنگ اضافه کنید – چند قطره عطر یا عصاره آشپزی

ابزارهای مختلف نقاشی را امتحان کنید:

  • اسفنج
  • شاخه، چوب یا برگ
  • قاصدک
  • شاخه‌های درخت کاج
  • چمن
  • قطره چکان
  • توپ‌های پنبه‌ای
  • مگس پران تمیز
  • مسواک
  • برس‌های رنگ (نازک ، ضخیم ، باریک ، پهن)
  • چوب بستنی
  • شوینده‌های ظرف
  • تخم‌مرغ سیمی
  • برس سبزیجات و شیرینی
  • شانه
  • توپ‌های لاستیکی
  • بطری‌های فشرده
  • تکه‌های یخ
  • پر
  • چنگال پلاستیکی
  • غلطک مو
  • چوب پنبه
  • ماشین‌های اسباب‌بازی و کامیون
  • وسایل آشپزخانه
  • اعضای بدن (آرنج، انگشتان، بینی، پا، زانو و غیره)
  • سنگ
  • نخ

[1] . پن استیت (Penn State)یک دانشگاه تحقیقاتی برتر است که با ماموریت آموزش با کیفیت بالا، تحقیقات تخصصی و خدمات جهانی تأسیس شده است.

انتخاب و ترجمه : اریحانه علویان

شهریور1400

منبع

آموزش هنربه کودکان برای زندگی دموکراتیک

آموزش هنر به کودکان برای زندگی دموکراتیک

سخنرانی ویکتور لوونفلد[1] توسط اولیویا گود[2]

بسیاری از تحقیقات آموزش هنر به بیان توسعه شیوه های تفکر و عمل دانش آموزان اختصاص داده شده است، و توسعه استعدادهای مختلف را از نظر احساسات فردی توصیف می کند. امروز ، من بر این نکته تمرکز خواهم کرد که چگونه توانایی های منحصر به فردی که از طریق تجربیات در هنر ایجاد می شوند، می توانند به ویژگی های ذاتی افرادی تبدیل شوند که  تشکیل دهنده یک جامعه دموکراتیک خواهند بود.

شهروندان خودآگاه جامعه دموکراتیک

اجازه دهید با تآکید بر اهمیت تجربیات اولیه و مکرر آموزش هنری که ریشه در خودآگاهی فردی و روحیه جستجوگری دارد، شروع کنیم. کودک با بازی آزادانه با مطالب، تصاویر و ایده ها به درک «خود» می پردازد. غوطه ور شدن در جهان پیرامون، به کودک اجازه می دهد به طور واضح خودِ جداگانه خود، یا به اصطلاح خود منحصر به فرد خودش را ایجاد کند. البته آنچه در اینجا مهم است این است که  منحصر به فرد بودن محصول هنری مهم نیست، بلکه ارتباط عمیق بین کودک، فرآیند تولید اثر و محصول نهایی مهم است. کودک توانایی توجه ظریف به جهان و تعاملات خود با جهان مادی را ایجاد می کند. این توجه مبتنی بر ترس از جهان نیست، بلکه بر اساس شگفتی و آگاهی از توانایی های خود و تعامل با جهان است.

یک کودک یا نوجوان در نقاشی ، فیلمبرداری یا مثلا جستجوی تصاویر در ابرها یا لکه های جوهر به حالتی دست می یابد که به شدت از تجربه درونی و زندگی خود آگاه است. این نه سفری به درون و نه سفری خارج از این جهان است، بلکه ظرفیت توسعه یافته برای آگاهی از فرآیند «خود» است که از طریق آن شخص به وضوح متوجه دنیایی از اشیا و ایده ها می شود و با آنها در تعامل است.

این فرد آگاه و متعهد چگونه در یک جامعه دموکراتیک مشارکت می کند؟ اولا، به واسطه آگاهی بالا و احساس قدرت تاثیرگذاری، این اعتقاد در او بوجود می آید که می تواند جهان را شکل دهد. اساسا اعتقاد و باور به قدرت خلاقانه افراد معمولی ریشه در هر جامعه دموکراتیک دارد. به عنوان شهروندان دموکرات ، باید باور داشته باشیم که آنچه انجام می دهیم بر جهان پیرامون ما تأثیر می گذارد و اینکه آنچه انجام می دهیم تفاوتی در اطراف ما ایجاد می کند.

ثانیاً، هر فرد مستقل، باید بتواند احساس تنهایی و  انزوا را تحمل کند. به طور متناقض، پیش شرط پیوستن کامل به زندگی دموکراتیک، توانایی حفظ احساس هویت در زمان غوطه ور شدن در یک گروه است.

کارل راجرز در مطالعات خود در مورد خلاقیت، خودانگیختگی یا انگیزه های درونی را به عنوان یکی از اجزای ضروری فرایند خلاقیت تشخیص داد. زیرا خلاقیت سازنده مسئولیت است و فرد فرموله کردن و حل مشکل را بر عهده می گیرد. افرادی که عمیقاً جهان را از طریق تفکر و عمل خلاقانه درک می کنند، یاد می گیرند مطالبه گر باشند و آسیب پذیری خود را در مواجهه با مشکل خویش بپذیرند. ما این قدرت را داریم که از جهان سوال بپرسیم، پرسش ها را ساختاربندی کنیم – و مسئولیت پیگیری این تحقیقات، برای شکل گیری پاسخ ها را بپذیریم.

این مشاهدات را می توان با توصیف ویکتور لوونفلد در مورد آسیب ناشی از مدرسه و فرزندپروری بسیار محدود کننده در ارتباط دانست که در آن کودکان توانایی درک و بیان افکار و ادراکات خود را ندارند. همانطور که لوونفلد مشهور می گوید: “با تجربه تاثیر مخرب جزم گرایی سفت و سخت و بی احترامی به تفاوت های فردی، می دانم که فشار و اجبار مشکلات را حل نمی کند و اساس روابط انسانی معمولاً در خانه ها و مهدکودک ها ایجاد می شود.” (1952 ، (p.ix) لوونفلد معتقد بود که نظم و انضباط شدید و نبود فرصت برای بیان خلاق افرادی را ایجاد می کند که مستعد کنترل تمامیت خواه هستند.

یادآوری این نکته مفید است که ما به عنوان مربیان، شهروندان یک جامعه دموکراتیک را ایجاد می کنیم، نه آنقدر که دانش آموزان را با ایده ها یا حقایق مربوط به دموکراسی پر کنیم، بلکه با ایجاد شرایطی که کودکان از طریق آنها لذت ها ، نگرانی ها و مسئولیت های زندگی دموکراتیک را تجربه کنند.

تشکیل صدا برای گفتگوی دموکراتیک

آموزش هنری از هر فرد در بیان داستان خود حمایت می کند. اگرچه داستانهایی که کودکان و نوجوانان امروزی بیان می کنند اغلب از نظر محتوا و ساختار بسیار متفاوت از داستانهایی است که کودکان در آثار کلاسیک ویکتور لوونفلد نشان می دهند، اما داستانها همچنان همانطور که لوونفلد توصیف کرده است، به عنوان وسیله ای برای “خودشناسی” عمل می کنند. از طریق آموزش هنری با کیفیت، دانش آموزان با طیف وسیعی از ابزارها آشنا می شوند و مهارت های مورد نیاز برای نشان دادن تجربیات خود را در آنها توسعه می دهند.

از طریق ارتباط با رسانه ها و با روش های زیبایی شناسی و نظری، دانش آموزان تجربیات زندگی خود را در تصاویر، کلمات، صداها ، حرکات  نشان می دهند.

کودک از طریق فرایند ساخت و بازسازی داستان، تصویرِ هنرجو/هنرمند/سازنده خود را می سازد. ساختار «خود» فقط از آنچه اتفاق افتاده، یا آنچه تجربه کرده است شکل نمی گیرد، بلکه از نحوه درک و تفسیر این تجربه – در زمان تجربه اولیه و تأملات بعدی – نیز تشکیل می شود.

بنابراین دانش آموز/هنرمند/سازنده، خود را از طریق به یاد آوردن احساس، تجربه زنده و سپس تفسیر، شکل دهی مجدد این تجربه احساس شده در شکل مادی، با استفاده از سیستم های معنا که توسط دیگران ایجاد شده است شکل می دهد.

خود، یک جامعه است ، مجموعه ای از بسیاری از روش های احساس، بودن، درک، دریافت، تفکر، ایجاد و بیان. خود منسجم، متحد و واحد نیست. این خود که مجرد و منسجم نیست ، نیازی به ناسازگاری ندارد. آموزش در هنر، ظرفیت مشاهده و درک پیچیدگی خود را ایجاد می کند. آموزش هنر ظرفیت بیان دقیق و فصیح تجربه را برای توسعه روشهایی که به وسیله آنها خود و معنای مشترک ایجاد می شود، توسعه می دهد.

یک فرهنگ واقعاً دموکراتیک باید از صداهای زیادی تشکیل شده باشد. از طریق آموزش هنری با کیفیت، دانش آموزان تجربیات خود را به خاطر می آورند و نشان می دهند. آنها داستانها و تصاویر منحصر به فرد خود را تدوین می کنند. صداهایی را ایجاد می کنند که از طریق آنها گفتگوی دموکراتیک عمومی شکل می گیرد.

الگوسازی جوامع گفتمانی دموکراتیک

از طریق آموزش هنری ، دانش آموزان مهارت های پیشرفته ای را برای درک معنای دیگران ایجاد می کنند. از طریق آموزش هنری با کیفیت، کودکان و نوجوانان ظرفیت احترام به تفاوت های معنایی را افزایش می دهند. از همه مهمتر ، تعامل با هنرها به کودکان و نوجوانان  می آموزد که پیچیدگی را به عنوان لذت و امکان درک کنند. افزایش خودآگاهی تا افزایش آگاهی و شناخت از دیگران گسترش می یابد.

وقتی کسی در جستجوی تصاویر در لکه های جوهر با دیگران بازی می کند، متوجه می شود که بغل دستی اش اغلب تصاویر کاملاً متفاوتی را مشاهده می کند. گاهی یک تذکر جزئی باعث می شود یکی آنچه را که دیگری می بیند ببیند. گاهی اوقات یک طرح یا مکالمه گسترده می تواند دیدگاه بغل دستی را به اشتراک بگذارد. در موارد دیگر ، حتی پیچیده ترین توصیفات و اصرارها نمی توانند یکی را به دیدن آنچه دیگران می بینند، جلب کنند. از طریق این بازی لذت بخش ، دانش آموزان ادراک از واقعیت را تشخیص می دهند. این بازی ساده، درک عمیقی از منحصر به فرد بودن ادراکات هر فرد و تشخیص هوشیارانه این موضوع را دارد که ما یک فرد جمعی هستیم که جهان را کاملاً متفاوت می بینیم.

از طریق آموزش هنری ، دانش آموزان مهارت هایی را برای مشارکت در طیف گسترده ای از هنر فرا می گیرند. درک آنها با یادگیری استفاده از چارچوب های مختلف برای در آموزش هنری که تجربه می کنند ، تقویت می شود. آنها استراتژی های زیادی را برای معنا سازی امتحان می کنند.  آنها به تفکر و جمع آوری راه های درک ، دیدن ، بودن در جهان می پردازند. آنها عادات ذهنی مختلفی را شکل می دهند که می توانند به عنوان عدسی هایی برای مشاهده هنر و تجربیات زندگی خود مورد استفاده قرار گیرند.

تجسم تجربیات هنری مرز بین تجربه خود و تجربیات دیگری را محو می کند. از طریق آثار هنری، دانش آموزان با ادراکات متفاوت دیگران را که در زمان ها و مکان های دیگر واقع شده اند، در نژادها، جنسیت ها، سنین، کلاس ها و توانایی های دیگر مواجه می شوند. از طریق هنر ، به دیگر موجودات علاقه مند می شود و به توانمندی ها و ضعف های خود آگاه می شوند.

دموکراسی نمی تواند در کنار استبداد بی اعتنایی اکثریت بر اقلیت های مختلف عمل کند و همچنین زمانی که اقلیت های قدرتمند منافع و نیازهای اکثریت را نادیده می گیرند، نیز نمی تواند کار کند. دموکراسی ایجاب می کند که فرد تفاوت را نه به عنوان حمله به خویشتن، بلکه به عنوان دعوت به خودی کاملتر و بازتر که احساسات و تجربیات دیگران را در ادراکات خود از جهان و مشارکت در تصمیم گیری جمعی ادغام می کند، بپذیرد.

آموزش هنری با کیفیت افرادی را ایجاد می کند که تمایل و مهارت هایی برای تشکیل اجتماعات گفتمانی، فضاهایی با معنای مشترک و مورد مناقشه دارند. افزایش آگاهی از منحصر به فرد بودن ادراکات و دیدگاه ها افرادی را ایجاد می کند که توانایی برقراری ارتباط با دیگرانی را دارند که اعتقاداتی متفاوت از عقاید خود دارند. آنها تنها بر اساس یکنواختی اغلب تصور شده با دیگران احساس همبستگی نمی کنند. تصمیم گیری، برنامه ریزی، بازبینی در یک جامعه دموکراتیک مستلزم افرادی است که ظرفیت همدلی و تخیل را دارند.

 

[1] ویکتور لوونفلد اتریشی (۱۹۰۳–۱۹۶۰) استاد آموزش هنر در اتریش در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا بود. ایده های او بر بسیاری از مربیان هنر در ایالات متحده پس از جنگ تأثیر گذاشت. 

[2] اولیویا گود ، هنرمند و مربی آمریکایی است که به دلیل نقاشی های دیواری و موزاییک های هنری عمومی شهرت دارد و مدیر موسس کارگاه های مارپیچ است. گود استاد دانشگاه ایلینویز در شیکاگو بود و در تیم نویسندگی هنرهای تجسمی برای استانداردهای ملی هنرهای بنیادی نسل بعدی حضور داشت.

انتخاب و ترجمه : ریحانه علویان

شهریور 1400

منبع