هنر و کودکان خردسال

هنر و کودکان خردسال
(فریبا کیهانی، محقق و کارشناس هنر کودکان پیش دبستانی)

کیهانی، فریبا، هنر و کودکان خردسال، ماهنامه جهان هنر، سال اول، شماره دوم، اردیبهشت 1385، صفحه 37-39.

کودک از همان آغاز ورود به زندگی یاد می‌گیرد و یادگیری او متوقف نمی‌شود. او با این ابزار، نیازهایش را مرتفع می‌سازد. روز به روز، ساعت به ساعت و حتی لحظه به لحظه تغییر می‌کند. هر تغییری که در زندگی کودک رخ می‌دهد، به این معناست که رشد کرده و بزرگتر شده است.

هنر به عنوان زمینه‌ای برای رشد همه جانبۀ کودک است. از طریق هنر، کودک می‌تواند ابتدا محیط انسانی و جسمی خویش را بشناسد و سپس آنها را کنترل کند. هر ماده‌ای که کودک خلق می‌کند نشانگر سنجش، انتخاب و تأکید اوست. او احساسات و تجارب خود را با نشانه‌ها برای ما توصیف می‌کند. از طریق همین روند انتخاب و تأکید است که کودک تدریجاً از تغییرات پی در پی احساسی خود می‌کاهد و تجارب خود را عینیت و فردیت می‌بخشد.

این واقعیتی است که کودک تحت تأثیر شرایطی که برایش فراهم می‌گردد، یاد می‌گیرد. شیوه یادگیری و تجربه هنری کودک نیز در ارتباط با هدایت والدین، مربیان و اطرافیان او تأثیر می‌پذیرد. امروزه در بیشتر مراکز پیش دبستانی برنامه‌های هنری بخشی از فعالیت روزانه کودک را در بر می‌گیرد. در بسیاری از مراکز هنری مربیان تخصصی با کودکان به تجارب هنری می‌پردازند. بسیاری به هنر کودکان خردسال به عنوان زمینه‌ای ساده و جذاب برای تجربه می‌نگرند. در زمینه آموزش هنری کودکان نظرهای مختلف و گاه متضادی وجود دارد.

کمی تأمل کنیم! «کودک کیست» «چه می‌خواهد» «چه نیازی و چه علایقی دارد.» ما به عنوان مربی هنر می‌خواهیم کودک را به کجا برسانیم؟ ایده‌آل برای کودک کدام است؟ آنچه در ادامه‌ی مطلب می‌آورم بخش‌هایی از چند دیدگاه دربارۀ  آموزش هنر است. در 50 سال گذشته 3 دیدگاه اصلی بر آموزش هنر کودکان خردسال در دنیا تأثیر گذاشته است.

گرایش کودک محور: کودک به عنوان آفریننده و فردی که خلق می‌کند.

نیازها و علایق کودک محتوی ساختار این برنامه است، معلم یک تسهیل‌گر است. این دیدگاه تجربه‌های هنری کودک را انعکاس روند رشد خود انگیخته و طبیعی کودک ارزیابی می‌کند. اگر محیط و امکانات مناسب باشد، سرشت طبیعی هنری کودک آشکار و سبب بروز احساسات هنری وی می‌شود. کودک در شرایط مناسب به فعالیت هنری می‌پردازد. هرگونه دخالت بزرگسال مانع از بروز خلاقیت خود به‌خودی کودک می‌شود.

گارد نرو دیویس (1993) سنین 2 تا 5 سال را سنین طلایی حلاقیت کودک نام می‌برند. آنها معتقدند: خلاقیت می‌تواند خیلی زود با دخالت بزرگسال خشک شود و از بین برود. کودک یک هنرمند خلاق است. او می‌تواند از انجام فعالیت هنری لذت ببرد. کودک دنیای خود را نشان می‌دهد. او نگرانی، خشم و تخیل خود را در هنر ابراز می‌کند. هر کودک توانایی خاصی در ابراز هنری خود دارد و اغلب در فعالیت آزاد و ارزش آن آشکار می‌شود. سال‌هاست در کشورهای مختلف دنیا به این نگرش توجه می‌شود.

گرایش موضوع محور: کودک به عنوان کسی که معانی را می‌سازد: در چنین ساختاری طبقه‌بندی و سازماندهی دانش و اطلاعات اهمیت دارد. نقش اصلی معلم انتخاب محتوی و انتقال دانش، تقویت مهارت و ادراک است. برنامه‌ی آموزش و هنر به عنوان جزیی از آموزش عمومی است که هدف آن آموزش مهارت‌های دایمی نظیر مشاهده، تفسیر جهان هنری، تفکر نقاد و فراگیری تاریخ و میراث فرهنگی است. این روش بر مهارت‌ها و فرآیند تفکر تأکید ویژه دارد. کودکان می‌توانند هنر را بشناسند و آن را نقد کنند هدف این روش و توانایی تفسیر معنای از طریق تصویر و سواد تصویری می‌باشد که از طریق چهار رشته حاصل می‌شود: 1- زیبایی شناسی 2- نقد هنری 3- تاریخ هنر 4- خلق هنر

این نظریه معتقد است که کودک هنگام خلق یک اثر هنری، با شناخت از مباحث هنری می‌تواند به کار خود غنای بیشتری بخشد. آغاز خلق هنری جستجوی فردی برای بیان عقاید است. در سال 1995 کرلاواژ (kerlavage) در مجله‌ی تحقیقی‌اش می‌نویسد: کودکان سه ساله به آثار هنری با موضوع‌های آشنا، عکس‌العمل نشان می‌دهند. آثاری که تصاویر واضح دارند، شامل رنگ‌های روشن و متضاد و دارای ترکیب‌بندی ساده و ارتباط فضایی مشخص هستند. پاسخ کودکان خردسال به هنر بر اساس تجارب احساسی آنهاست. عده‌ای معتقدند معقولاتی مانند نقد هنری و تاریخ هنر برای کودکان خردسال مناسب نیست. زیرا دانش آنها از هنر زمان خود اندک است. اما عده‌ای معتقدند که کودکان خردسال توانایی درک تاریخ هنر و گفتگو دربارۀ هنر را دارند. نیوتن (1995) دریافت که کودکان از سه سال به بعد می‌توانند آثار هنری را توصیف کنند. کودکان هنگام گفتگو از یکدیگر می‌آموزند به هم گوش می‌دهند و پاسخ می‌دهند و با هم ارتباط می‌گیرند. حتی گاهی از حرکات بدنی برای پاسخگویی استفاده می‌کنند آنان می ‌وانند تجسم کنند. لابه لای یک نقاشی راه می‌روند و دربارۀ آنچه می‌بینند، داستان‌های تخیلی می‌نویسند.

چند پیشنهاد برای مربیان کودکان خرسال:

کودکان را تشویق کنید تا گفتگو کنند و کارهای هنری دیگران را تفسیر کنند.

نمونه‌هایی برای تقویت مهارت‌های دستی آنها در زمینۀ برش و کار با چسب تدارک ببیند.

استفاده از نمونه آثار هنرمندان و ساخته‌های کودکان برای زمینۀ گفتگو تهیه کنید.

فراهم کردن نمونه‌هایی از آثار کودکان برای مشاهده (کودکان خردسال به طور غریزی از یکدیگر می‌آموزند)

گرایش جامعه محور (کودک در یک بافت اجتماعی)

انجمن‌های هنری نقش مهمی در برنامه آموزش هنر معاصر ایفا می‌کنند. این انجمن‌ها شامل معلمان، دانش‌آموزان، پرسنل آموزش و گروه‌های محلی شامل والدین، اعضای انجمن‌های محلی و هنرمندان به طور فعال درگیر برنامه‌های هنری کودکان می‌شوند. این پیوند سبب می‌گردد کودک به بسیاری از آداب و رسوم ملی احترام گذارد. کودک درباره‌ی هنر، پیشینه‌ی آن و انوع متفاوت هنر در تجربه‌های انسانی شناخت پیدا می‌کند. این برنامه تلاش می‌کند راه‌هایی جهت پیوند بین فرهنگ‌ها به‌وجود آورد.

ویگوتسکی یکی از نظریه‌پردازان روان‌شناسی کودک (1978) معتقد بود یادگیری زمانی آغاز می‌شود که بین کودک و مردم ارتباط برقرار گردد. کودک خردسال تحت تأثیر گرایش‌های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی زمان خود قرار دارد. به این ترتیب والدین، مربیان همه در روند یادگیری کودک نقش مؤثری دارند. در حقیقت رشد هنری کودک تابع فرهنگ او است. او با نمادهای فرهنگی میل به برقراری ارتباط با محیط پیدا می‌کند. نخستین خط‌خطی‌های کودکان از آن تأثیر فرهنگی روی این نیروها اثر می‌گذارد. (فلدمن 1980)

چند پیشنهاد برای مربیان کودکان خردسال

با کودکان به موزه بروید و درباره تاریخ هنر و فرهنگ کشور گفتگو کنید.

با هنرمندان در کلاس ملاقات کنید.

منابع مختلف تهیه کنید تا کودکان فرصت کنجکاوی و کشف درباره محیط پیرامون خود پیدا کنند.

کودکان را تشویق کنید آثاری خلق کنند، آنها را نام‌گذاری کنند و دربارۀ آنها گفتگو نمایند.

در یک نگاه کلی دیدگاه اول روی آزادی بیان و خلاقیت هنری کودک تأکید دارد. دیدگاه دوم بر اساس نظریه رشد شناختی کودک پایه‌ریزی می‌شود. کودک با شناخت از مبانی هنر می‌تواند به خلق هنری برسد. در دیدگاه سوم آموزش هنر سبب رشد توانایی‌های کودک و شناخت او از خود می‌گردد. به این ترتیب او می‌تواند ارتباط خود را با جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، درک نماید. کودک خردسال از طریق هنر موجودیت خود را بیان می‌کند.

برای تفسیر و درک تفکر جدید درباره آموزش هنر کودکان خردسال لازم بود این سه دیدگاه را مرور کنیم. این تفکر جدید از سال‌های 1960-1970 مطرح شد. در رجیوامیلیا، شهری در شمال ایتالیا جریانی تعاملی و فراگیر بین کودک، والدین و جامعه به وجود آمد. مربی علاقه‌مندی به نام مالاگازی روی این نظریه کار کرد. این نظریه معتقد است یادگیری یک فعالیت مشارکتی بین کودک و بزرگسال است. هنر بخش ضروری و مهم فعالیت‌های کودکانه است. هنر به صورت موضوعی جداگانه آموزش داده نمی‌شود، به عنوان موضوعی در کل برنامه‌ی کلاس کار می‌شود. هنر مانند موسیقی، عکاسی، کار با مواد مختلف، حرکات موزون یکی از چندین زبان ممکن برای کودک است تا او بتواند شیوه بیان خود را بیابد. معلمان اهداف برنامه‌ای وسیعی دارند، اما آنها برنامه را مطابق با علایق کودکان پیش می‌برند. ارتباط کودکان با یکدیگر و بزرگسالان اجزای ضمنی یادگیری می‌باشد. تمامی مربیان در کنار هم محیطی خوشایند ایجاد می‌کنند تا کودک را به یادگیری تشویق کنند. آنها هنگام کار کودکان را مشاهده می‌کنند، به پاسخ‌های آن گوش می‌دهند، با هم گفتگو می‌کنند و در جهت نیازها و علایق آنها برنامه‌ریزی آینده را انجام می‌دهند.

یک تجربه هنری

در سی ارت (cyert) مرکز آموزش کودکان خردسال در شهر پترزبورگ، اصول آموزش رجیو امیلیا هر روزه با کودکان سه ماهه تا پنج سال تجربه می‌شد. در مدت یک ماه تمامی مربیان این مرکز محیطی را برای کودکان فراهم کردند تا آنها بتوانند در مورد نور، رنگ و انعکاس آن کنجکاوی کنند. آنها به علایق کودکان توجه کردند و از این فرصت برای رشد توانایی‌های بصری و ادراکی آنها سود بردند. این موقعیت برای تقویت مهارت خواندن و سواد آموزی اهمیت داشت.

نور صبحگاهی از یک پنجره عریض وارد کلاس می‌شد. مربیان (سه مربی و یک مربی هنر) و کودکان با هم به نور و انعکاس آن روی زمین و ودیوارها و حرکت مواج آن روی میز آّب بازی توجه می‌کردند. چند پسر و دختر 2 و 3 ساله سبد معکب‌های چوبی را روی زمین می‌کشیدند بدون آنکه با هم گفتگو کنند در کنار هم ساختمانی می‌ساختند نوار باریکی از نور روی آن می‌تابد. پنجره مکانی بود که کودکان به آن علاقه نشان می‌دادند. یک فعالیت ساده آغاز شد. یکی از مربیان یک ساعت شیشه‌ای شنی سه دقیقه‌ای را روی لبه پنجره قرار داد. توجه کودکان به ساعت شنی جلب شد، مربیان مشاهده کردند یک کودک 2 ساله و چند کودک 3 ساله به تماشای آن مشغول شدند. بیرون پنجره لانه‌ای برای غذای پرندگان موجود بود. والدین این لانه را به مرکز اهدا کرده بود. بسیاری از کودکان به کنار پنجره آمده‌اند و غذا خوردن سنجاب‌ها و پرنده‌ها را مشاهده کردند. کودکان به این محوطه بسیار علاقه‌مند بودند.

مربیان به کودکان کمک می‌کنند تا نخستین ارتباط را با نور برقرار کنند. ابتدای سال والدین تعدادی بطری شفاف حاوی آب به رنگ‌های مختلف، انواع مهره و مواد دور ریختنی در اختیار مرکز قرار دادند. نور به شیشه‌ها می‌تابید آب شیشه‌ها رنگ‌های مختلفی را روی زمین و دیوار منعکس می‌کرد. یکی از مربی‌ها کاغذ سفید را روی میز پهن کرد، نور از شیشه‌ها گذشت و روی کاغذ نقاط رنگی به وجود آمد. موسیقی پخش شد. گروه‌های کوچکی از کودکان دعوت شدند تا روی کاغذ بیایند و لکه‌های رنگی را از نزدیک مشاهده کنند. بعضی از کودکان 2 ساله روی کاغذ نقاشی کردند. بعضی روی کاغذ حرکات مختلف انجام دادند. عده‌ای روی نورهای رنگی می‌پریدند. یکی از والدین که شیفته برنامه شده بود، یک منشور آورد. به کمک منشور رنگ‌های رنگین‌کمان روی زمین و دیوارها منعکس شد، یک دختر کوچولوی هیجان‌زده انگشت‌هایش را روی نوارها رنگی حرکت می‌داد. از این صحنه عکس گرفته شد و به عنوان بخشی از فعالیت روزانه روی دیوار قرار گرفت، پس از این تجربه روز دیگری مربیان سبدی را روی لبه پنجره قرار دادند. 9 تلق رنگی در آن موجود بود. کودکان این تلق‌ها را به فضاهای مختلف اتاق می‌بردند و از پشت آنها نگاه می‌کردند. در روزهای بعد مربیان به شیوه‌های مختلف با نور طبیعی و مصنوعی کار کردند. آنها از مواد رنگی شفاف (مانند جوهر) و کاغذهای رنگی نازک برای نقاشی و کلاژ استفاده کردند. کودکان با کاغذهای شفاف آویز درست کردند و این تجربه را به خانه بردند یکی از مادران بسیار خوشحال توصیف می‌کرد که زمین آشپزخانه آنها با نقاط رنگی خالخالی شده و کودک او مجذوب بازی نور بوده است.

در بسیاری از مجموعه‌ها، مربیان هنر و هنرمندانی هستند که به طور هفتگی برنامه‌هایی را در کنار معلمان دیگر پیش می‌برند. در این تجربه تعامل کودک، خانواده، مربیان، محیط و جامعه در کنار هم اهمیت دارد.

لوریس مالاگازی در شعر خود بیان می کند کودک صدها زبان برای ابراز خود دارد .(1998)

کودک صدها زبان، صدها دست و صدها فکر دارد.

صدها شیوه برای فکر کردن، برای بازی کردن، برای گفتگو کردن

صدها، همیشه شیوه برای شنیدن، برای شگفتی آفریدن؛ برای دوست داشتن

صدها دنیا را جستجو کردن و صدها دنیا را کشف کردن و صدها دنیار را در رویا دیدن و …

عجله نکنیم. کودک عجله‌ای ندارد. تأمل کنیم و کودک را بشناسیم.

منابع: مجله تحقیقی Young Children؛ مقاله آموزش هنر خردسال

www.Homeschoolearning.com

ReggioEmilia.com

چند سایت اینترنتی

آراد

آراد

تاریخ تولد: 1391/4

جنسیت: پسر

نام اثر: گاو

تاریخ انجام اثر: 1396/5

شاخه هنری: نقاشی

توضیحات: گاو و کشاورز در مزرعه مشغول به کار هستند.

نام مربی: نی نا غریب زاده

هنر فرصتی برای بروز احساسات و اندیشه ها

هنر فرصتی برای بروز احساسات و اندیشه ها

(زهرا فرمانی / محقق و کارشناس هنر کودکان – روانشناس)

فرمانی، زهرا، فرصتی برای بروز احساسات و اندیشه ها، ماهنامه جهان هنر، سال اول، شماره دوم، اردیبهشت 1385.

هنر و کودک

در بحث هنر کودک دو مقوله کاملاً مجزا مطرح است. هنر برای کودک و هنر کودک. آنجا که هنرمند بزرگسال با ابزار هنری فعالیتی برای کودکان انجام می‌دهد، هنر در خدمت کودک قرار می‌گیرد و آنجا که کودکان شخصاً ابزار هنر را  در اختیار می‌گیرند تا احساس و اندیشه و تجربه‌شان را بیان کنند، قلمرو هنر کودک است. این دو مقوله در عین جدایی و استقلال، تأثیر جدی بر یکدیگر دارند. در تحلیل و بررسی هر کدام، نقاط مشترکی وجود دارد.

کودکی که ابزار هنر را در اختیار می‌گیرد، متأثر از مجموعه عناصر هنری است که پیرامون او را فرا گرفته است؛ چه آثاری که توسط بشر پدید آمده است و چه طبیعتی که در آن زیست می‌کند.

هنرمندی که از ابزار هنر استفاده می‌کند تا آفرینشی در خدمت کودک داشته باشد، مجموعه توانایی‌ها، نیازها، علایق و انگیزه‌های کودک راهنمای اوست تا سودمندی اثرش کم مایه نباشد. یکی از راه‌های دسترسی به این مجموعه، هنر آفریده شده توسط خود کودکان است.

هنر برای کودک

کودکان نفس می‌کشند،

کودکان زنده‌اند،

کودکان هوشیارند.

پنج حس کودک او را یاری می‌دهد تا هوشیار و توانا نفس بکشد تا متأثر از اطراف خود است. آنچه را می‌بینید، می‌شنود، لمس می‌کند، می‌بوید و می‌چشد، در رفتارهایش منعکس می‌شود. عکس‌العمل‌های او بازتاب دریافت‌های روزمره‌ی اوست. تحقیقات نشان می‌دهد که او حتی در زمانی که به صورت توده سلولی در حال تکثیر شدن در شکم مادر است، تحت تأثیر موسیقی و صدایی است که در پیرامون مادر پخش می‌شود. او لمس مادر و دیگران را حس می‌کند، متأثر از غذا و هوایی است که مادر از آن بهره می‌برد و تحت تأثیر متن و شعری است که مادر می‌خواند و می‌شنود.

تحقیقات دانشمندان گویای آن است که همه‌ی آنچه به کودک از نخستین ماه‌های به وجود آمدنش عرضه می‌شود، در حافظه‌اش بایگانی می‌شود. ممکن است آنها را به یاد نیاورد یا در موردش سخن نگوید، اما حافظه‌های بعدی او بر پایه آن اندوخته‌ها استوار خواهد شد.

به این ترتیب کودک از هر آنچه پیرامون آن را احاطه کرده است، با پنج حس خود تأثیر می‌گیرد و هوشیاری‌اش غنی می‌شود.

غنای این هوشیاری مدیون تلاش ماست!

ما در پیرامون او چه تدارک دیده‌ایم؟

کودکی که از بستر بر می‌خیزد، تا به بستر باز می‌گردد. مدام در معرض تحریک حواس پنج گانه‌اش است.

ما تا چه حد هوشیارانه پیرامن او را آراسته‌ایم؟

مروری کنید به زندگی نزدیک‌ترین کودکی که در کنارتان است.

با چه حالتی از خواب بر می‌خیزد؟ چه بویی به مشامش می‌رسد؟ چه رنگ‌هایی اشیا و اطراف او را پوشانده است؟ حجم‌های پیرامونش چگونه کنار هم قرار گرفته‌اند؟ ذائقه‌اش را به موادی آغشته می‌کنیم؟ مواد مورد لمس چقدر تنوع و دلپذیری دارد؟

شما هنرمندید.

مخاطب من شما،

خواننده عزیزم،

شما هستید که هنرمندید!

به اطرافتان نگاه کنید! به اتاق به خانه، به خیابان، به مدرسه، به شهر و طبیعت کنار کودک!

هنر را جستجو کنید!

هنر را جستجو کنید!

هنوز به هنر برای کودک نرسیده‌ایم، هنر به طور عام را جستجو کنید!

صادقانه بگویید، چقدر هنرمندانه است؟ …

طبیعت سرشار از زیبایی است. از آسمان تا زمین، نقطه به نقطه.

از صوت و از رنگ و فرم، از بو و مزه تا جنسیت‌ها. اگر می‌گذاشتیم کودکان در طبیعت عریان از تدارکات تمدن زندگی شهرنشینی به سر ببرد، بی شک و از هنگامی که از بستر بلند می‌شد تا هنگامی که به بستر می‌رفت از زیبایی هنر و طبیعت بهره می‌برد. از صدای پرندگان و تابش نور خورشید سحری، از سبزی گیاهان و گونه گونی رنگ گل‌ها، از تیرگی و سترگی کوه‌ها، از عظمت و آرامش کویرها، از دیدار و لمس جانداران لذت می‌برد.

طبیعت قُل می‌زند از هنر، قل می‌زند از زیبایی آرامش بخش روح و جسم کودک. اما در زندگی شهر نشینی، در کنج دیوارهای برج‌ها  و آپارتمان‌ها، در حصار تنگ خانه‌ها و ازدحام وسیله در اتاقش، چه چیز برایش به ارمغان آورده‌ایم؟

یک نفس عمیق بکشید! بوهای اطراف‌تان را با دقت حس کنید! آیا بوهای خوشایندی است؟ آیا در تدارک بوهای خوش آیند، بوهای آرامش بخش، بوهای احساس برانگیز، هیچ توجه هنرمندانی شده است! اگر دود گازوئیل، اگر سهم حاصل از سوخت بنزین ریه‌های او را نمی‌سوزانند آیا بوی خوشایندی در اطرافش حس می‌شود؟ او می‌توانست رایحه مسرت‌بخش گلها، سبزه‌ها، درختان، شبنم‌ها و حیوانات را حس کند و پرنشاط از نفس تازه به هیجان آید. به خوراکی‌هایی که به او می‌خورانید، توجه کنید. چیپس و پفک‌ها، سس‌ها و کالباس‌ها و شکلات‌هایی با رنگ و مزه شیمیایی، ذائقه او را مسموم کرده است. چه زیبایی در طعم و چه زیبایی در چینش خوراکی‌هایش به کار برده شده است؟

آیا در بشقاب غذا و سفره پیش رویش، اثری از هنر چیدمان مواد غذایی دارید؟ با حس لامسه‌اش چه کرده‌اید؟ آیا فرصت دارید همه چیز را لمس کنید؟ آیا در لمس طبیعت و اشیا و مواد فرصت، تأمل و تمرکز دارد؟ آیا لباس و وسایل و اسباب بازی‌هایش تنوع دلپذیری برای تحرک حس لامسه‌اش دارند؟ آیا فرصت دستکاری و بازی با مواد متنوع را دارد؟ آیا هنرمندانه به سراغ مواد قابل لمس او رفته‌اید؟ شنوایی‌اش با چه صوت و صدایی تحریک می‌شود؟ با تبلیغات و کارتون‌ها و فیلم‌های مکرری که معمولاً با حداقل توانایی هنری ساخته شده‌اند، مقابل تلویزیون گوش‌هایش پر می‌شود از صدای فریاد، وحشت، شلیک، گوش‌هایش بمباران می‌شود. موسیقی که از دستگاه‌های صوتی می‌شنود آیا بویی از اصالت و فرهنگ و سنت دارد؟ آیا ارزش هنری جهانی و نه حتی مناسب سن و توان و درک او دارد؟ یا موسیقی‌هایی را می‌شنود که کمترین ارزشی برای کودک قائل نیست، چرا که کمترین شناختی از او و توانایی‌هایش ندارد. آیا موسیقی که در فضای زندگی کودک پخش می‌شود، کمترین فرصت تأمل و تمرکز برای برانگیختن احساس و عواطف رقیق او را فراهم می‌کند؟ چه می‌بیند؟ دیدن معمولاً مهمترین و گاه تنها حسی است که برای هنر کودکان مطرح شده است. بیشترین توجه را فقط به هنر بصری اختصاص داده‌اند یا فقط آن را می‌شناسند. با این حس که بیشتر از همه مورد نظر بوده است، چه کرده‌ایم؟ چقدر تابلوهای زیبا در محیط و تصویرهای مناسب در کتاب‌های او داریم؟ به کتاب‌ها و مجله‌های روی دکه‌ها و پشت ویترین‌ها نگاهی از منظر هنر بیندازید، به نقاشی‌های دیوارها، نرده‌ها، خط کشی‌ها، علائم و تابلوها. در شهرتان کمی بچرخید، چرا راه دور می‌روید، به همین خانه‌ها و اتاق‌ها نگاه کنید، چقدر هنر رنگ‌آمیزی و فرم و شکل می‌بینید؟ چقدر از آنها کودک را هم دیده‌اند؟ به حجم‌هایی که کنار هم چیده شده‌اند، نگاه کنید، تناسب و هماهنگی‌شان با هم، با محیط چقدر هنرمندانه است؟ حتی به دانشکده‌های هنر نگاهی از منظر هنر بیاندازید. به داخل ساختمان‌ها، وسایل، مبلمان، کمدها، اشیا تزیینی چقدر هماهنگ و متناسب است، حتی اتاق خود کودک؟ چقدر کودک و نیازهایش در آنها دیده شده است. چقدر به هنر با ابعاد کلی‌اش و با ابعاد هویت بومی و ملی توجه شده است.

ما کجا و کی هنر را دیده‌ایم؟

ما کجا و کی هنر کودک را شناخته‌ایم؟

کودک مادر محیط زندگی‌اش نفس می‌کشد. می‌بیند

می‌شنود

بو می‌کشد

مزه می‌کند

و از همه آنها می‌آموزد،

و از آموخته‌هایش در بیان احساساتش در هنرش مدد می‌گیرد. کسی نیست که در شهر قدمی بردارد و کودک از او متأثر نشود. از همکاران شهرداری که شهر را تمیز می‌کنند و رستنی‌ها را زندگی می‌بخشند، تا هنرمندانی که شهر را تزیین می‌کنند و صدها نفر که زندگی کودک را می‌سازند.

حالا شما هنرمند عزیز.

چه ارمغانی برای کودک دارید؟

موسیقی، نمایش، تصویر، طراحی صنعتی ، معماری، طراحی لباس، مجسمه، صنایع دستی، فیلم و کارتون، در هر عرصه هنری که فعالیت می‌کنید چه آنجا که مستقیم با هنر برای کودکان ارتباط دارید و چه آنجا که می‌دانید کودک هم از هنر شما بهره می‌برد.

کودک را بشناسید.

نیازها، علایق، انگیزه و توانایی‌های واقعی او را بشناسید، نه آنچه را به او تلقین شده است. فرهنگ، سنت و ریشه‌های او را در خاک بشناسید. از بهترین دستاوردهای هنر برای کودکان در جهان با خبر شوید، آفرینش هنر برای کودک به مراتب سخت‌تر و پر مسئولیت‌تر از هنر برای بزرگسالان است. چرا که علاوه بر شناخت هنر خوب و تسلط بر حوزه هنری‌تان ،کودکی را که سال‌ها از آن دور شده‌اید هم باید خوب بشناسید و آنگاه به هنر کودکان بپردازید. راهی بس سخت و ظریف پیش رو دارید اگر از عهده آن برآیید، خدمتی کرده‌اید در خور ستایش و اگر نه آسیبی زده‌اید، جبران نشدنی. هنرمند عزیز بار سنگینی به دوش دارید. هر گامی که برمی‌دارید کودکی در نزدیکی شما آن را حس می‌کند.

هنر کودک

کودک بالقوه خلاق و آفریننده است. او از محیط می‌گیرد، با مجموعه توانایی‌ها و تجربه‌های قبلی خود در هم می‌آمیزد و بروز آن چیزی است، خاص خودش.

هنر کودک به تمام عرصه‌های هنر که در اطراف اوست، ارتباط پیدا می‌کند.

این تصور غلط که هنر کودک را فقط نقاشی‌های او می‌بینند، شاید به این لحاظ است که ثبت و جمع‌آوری نقاشی ساده‌تر بوده است و بیشتر مورد بحث و تحلیل روان شناسان قرار گرفته است و شاید تنها در این حوزه تحقیقات ارزشمند، ترجمه و تألیف شده است. عمده بررسی‌ها و تحلیل‌های نقاشی کودکان توسط روان شناسان انجام شده است و بیشتر منظور آن شناخت بیشتر از کودک بوده است.

از آن جا که وسیله‌ی اثرپذیر و اثرگذار برای ترسیم در کنار اکثریت قریب به اتفاق کودکان قرار دارد، فرصت بیشتری برای بررسی ویژگی‌های ترسیمی کودکان به وجود آمده است. پژوهش و تجربه‌های بسیاری روی آثار موسیقی و حجم‌سازی کودکان در جهان شروع شده است، می‌توان با مطالعه‌ی آنها پایه‌ی تفکر بررسی هنر کودکان را در کشورمان وسیع‌تر کرد.

شما در هر هنری که به آن مسلط هستید، می‌توانید فعالیت کودکان را در آن حوزه هنری بررسی کنید. اگر معمار هستید یا عکاس یا طراح صنعتی، نقاش یا نویسنده، طراح لباس یا مجسمه‌ساز، بازیگر یا طراح پارچه، فرق نمی‌کند. ابتدا مقوله هنر خود را خوب بشناسید، ابعاد خلاق و ابتکاری در آن را پیدا کنید. بعد به مطالعه موثر و دقت کافی به کودک مخاطب خود داشته باشید. در هر گروه سنی که هستید ، به بررسی مراحل رشد همه جانبه آنها و ویژگی‌های تفکر و ویژگی‌های ترسیمی آنها بپردازید. به محیط آموزشی، بازی و زندگی کودک سر بزنید، بنشینید و کودک را مشاهده کنید، به حرف‌هایش گوش بدهید. برنامه‌های خلاق آموزشی آنها را مطالعه کنید. سپس به این بیندیشید که از آنچه در حوزه هنر مورد نظر خود و تخصص ویژه خود دارید، چه چیز را می‌توانید با کودک سهیم شوید. به این بیندیشید که از بین رفتارها و فعالیت‌های کودک کدام مستقیم یا غیر مستقیم به حوزه هنر مورد نظر شما ارتباط پیدا می‌کند. اگر خوب ببینید و خوب بیندیشید و خلاق فکر کنید، حتما این ارتباط را پیدا می‌کنید. چرا که همه هنرها برخاسته از زندگی انسان است. زندگی انسان نیز در مراحل رشد تکاملی خود از کودکی به بزرگسالی می‌رسد. حالا کار شما این است که ابزار کافی و مناسب سن کودک را در اختیار او قرار دهید، صبر کنید تا ببینید چگونه با آن ابزارها کار می‌کند.

برای کودک بگویید که شما کی هستید، چه می‌کنید، حاصل فعالیت هنری شما چیست و کجا نمونه‌هایی از آن را در زندگی روزمره‌ی خود پیدا می‌کند و حاصل فعالیت شما چه تأثیری در زندگی دارد. باید بتوانیم حرف ها را چنان ساده و صحیح بیان کنیم که کودک مخاطب شما آن را درک کند. برای این منظور همان مشاهده‌ی دقیق رفتار او و شنیدن حرف‌های او لازم است. اگر به حرف‌های کودک خود گوش کنید، یاد می‌گیرید که چگونه تجربه‌هایتان را با آنها سهیم شوید و یاد می‌گیرید که چگونه به او فرصت ابراز احساس و اندیشه‌اش را از طریق هنر مورد نظر خود فراهم کند. او ابتدا مدتی به تجربه و تقلید می‌پردازد و بعد از مدتی اگر شما زیاد دخالت نکنید، رفتارها و فعالیت‌های شخصی خود را در آن حوزه ابراز خواهد کرد.

تجربه‌های کار هنری با کودکان در برخی از شاخه‌های هنر در کشورمان محدود است.

به نقاشی و خمیر بازی و گاهی نمایش و موسیقی محدود شده است که معمولاً به آموزش مستقیم و یادگیری ذهن بسنده می‌کند. در اینکه کودک مانند معلمش کپی کند و تقلید کند خرسند می‌شوند و تشویقش می‌کنند و کمتر هنر را وسیله ابراز احساس از طریق ابزار قرار می‌دهند.

شما هنرمند عزیز

هر جا که هستید، و در هر حوزه‌ی هنری که فعالیت می‌کنید،

جای خالی پژوهش و تجربه با کودکان خالی است.

شما معلم عزیز

هنر کودک را به چند حوزه محدود نکنید.

هنر کودک را به آموزش فن محدود نکنید.

فرصت دهید که هنر فرصتی شود برای بروز احساس و اندیشه و تجربه کودک هر چقدر هم که ناشیانه باشد، بگذارید هنر فرصتی برای تخلیه‌ی انرژی، و روانی و تعالی رشد کودک فراهم آورد.

تکنیک‌های نقاشی در دوره ابتدایی: نقاشی گروهی (قسمت دوم)

تکنیک‌های نقاشی در دوره ابتدایی: نقاشی گروهی (قسمت دوم)

پژوهشی، اردشیر، رشد معلم، بهمن 1373، شماره 107.

در این مقاله چند طرح درس با شیوه کار گروهی ارائه می‌شود که امیدواریم مورد استفاده آموزگاران محترم هنر قرار گیرد. ارائه این طرح درس‌ها، الگوی قابل اجرایی در هر مدرسه نیست؛ بلکه آموزگار هنر پس از مطالعه هر طرح درس باید نکات مورد نظر را در کلاس خود پیاده کند.

طرح درس شماره 1

نقاشی دو نفرِ

برای شروع برنامه نقاشی گروهی، می‌توان از گروه‌های دو نفرِ شروع کرد. ابتدا درباره رابطه دو نفرِ به دانش‌آموزان توضیح بدهید و تا آنجا که ممکن است، روابط بین دو نفر را که برای هدفی معین کار می‌کنند برای دانش‌آموزان شرح دهید و مثال‌هایی برای تفهیم مطالب بیاورید. مهم‌ترین مسئله میان دو نفر که می‌خواهند به‌طور مشترک کاری انجام دهند، تعیین هدف و همکاری صمیمانه است.

بعد از توضیح رابطه دو نفرِ از آنها بخواهید تا با هم درباره موضوع واحدی گفتگو کنند و به نتیجه برسند. در هنگام این گفتگوها، می‌توانید به‌طور غیرمستقیم به راهنمایی دانش‌آموزان بپردازید و به گروه‌هایی که مشکل دارند، کمک کنید. پس از آنکه گروه‌های دو نفرِ به نتیجه رسیدند، به آنها اجازه بدهید که درباره رنگ‌آمیزی نقاشی، از خود استقلال نشان بدهند و مشورت کنند. در این شیوه، تفاهم دو نفره در حرف و عمل مطرح است تا تفاهم پدید آید و دانش آموزان بتوانند با هماهنگی کار خود را به پایان برسانند.

تکنیک های نقاشی در دوره ابتدایی

جهت مطالعه بخش اول از این مقاله کلیک کنید

آوا

آوا

تاریخ تولد: 1392/10

جنسیت: دختر

نام اثر: روباه و گرگ

تاریخ انجام اثر: 1396/9

شاخه هنری: نقاشی

توضیحات: روباه و گرگی که تنها در جنگل زندگی می کنند.

نام مربی: نی نا غریب زاده