تکنیک های نقاشی در دوره ابتدایی: موضوع نقاشی (قسمت اول)

پژوهشی، اردشیر، تکنیک های نقاشی در دوره ابتدایی: موضوع نقاشی(قسمت اول) ، ﺭﺷﺪ ﻣﻌﻠﻢ،  ﺍﺳﻔﻨﺪ ۱۳۷۳، ﺷﻤﺎﺭﻩ 108، ص 84 ﺗﺎ 35.

پیش از پرداختن به “موضوع در نقاشی کودکان”، لازم است نیم نگاهی به مراحل متفاوت نقاشی کودکان بیندازیم. این طبقه بندی تقریبا در مورد تمام کودکان صحت دارد. اما ممکن است مراحل این تکامل از نظر زمانی در بعضی کودکان تفاوت هایی داشته باشد. زیرا هر مرحله تحت تأثیر مسایل گوناگونی از قبیل وراثت، محیط، تغذیه، دوران بارداری و شیوه پرورش کودک قرار می گیرد. این مراحل به چهار دوره تقسیم شده است. البته برخی پژوهشگران این چهار دوره را به دوره های جزیی تری نیز تقسیم کرده اند. این چهار دوره عبارتند از:

  1. خط خطی کردن
  2. ماندلا
  3. شفاف بینی
  4. واقع گرایی

خط خطی کردن

آغاز این مرحله را حدود  هیجده ماهگی می دانند و معمولا تا دو سال و نیمه شدن کودک ادامه می یابد. کودک در این سن متوجه اثرگذاری اشیا بر یکدیگر می شود. این کشف کودک باعث بازیگوشی هایی می گردد که گاه اسباب زحمت مادران را فراهم می آورد. برای مثال، هنگام دادن غذا به او، دستش را در غذا فرو می کند و به خود و اشیایی که اطرافش وجود دارد می مالد. کودک در این سن از اثر گذاشتن لذت می برد. اگر کاغذ و قلم در اختیار داشته باشد ابتدا با قلم بر کاغذ ضربه می زند. بعد از مدتی خط هایی می کشد که در تمام جهات صفحه امتداد دارند. البته مسئله اثرگذاری در بسیاری  از موارد به قبل از هیجده ماهگی بر می گردد.

در این دوره نباید کودک را مجبور به کشیدن اشیای اطرافش کرد. زیرا خط خطی کردن برای او بیشتر حکم بازی دارد و از این بازی لذت فراوانی می برد. حدود دوسالگی به بعد، او برای خط خطی های خود نام گذاری می کند.

پژوهشگران این نام گذاری را تلاش کودک برای برقرار کردن ارتباط با محیط اطراف او می دانند. کودک در این سن روی هر سطحی  اثر می گذارد. نباید او را از این کار منع کرد یا ترساند. بلکه باید امکان این کار را به شکلی فراهم کرد که برای خانواده و اطرافیان ایجاد دردسر نکند. برای مثال، می توان بخشی از دیوار خانه را با کاغذهای بزرگ پوشاند و از کودک خواست تا نقاشی هایش را روی آن بکشد و چند وقت یکبار، کاغذ ها را عوض کرد. این خط خطی ها نشان دهنده شخصیت، خلق و خو و برخی ویژگی های کودک است.

به علاوه این خط خطی کردن ها باعث افزایش هماهنگی بین چشم و دست می شود و نباید نسبت به آن کم توجه بود. بلکه باید در تقویت آن کوشید.

کلوگ از میان هشت هزار نقاشی کودکان، که طی سال های متمادی تحقیق جمع آوری شده بود، بیست نوع خط خطی اساسی و هفده الگوی جاگذاری (تعیین جای علامت گذاری بر صفحه کاغذ) را مشخص کرد. بنا به گزارش او، کودکان برای رسیدن به درجه ای از توازن بصری به خط خطی کردن می پردازند.

آرمهایم خاطر نشان کرده است که نخستین شکل بسته ای که کودکان می کشند (دایره اولیه) ممکن است تقریبا جانشین کلیه اشیای موجود در محیط آنها باشد. به این سبب، توضیح خواستن از کودکان، به گونه ای که تصور کنند نقاشی آنها از نظر شما مضحک یا غیر قابل فهم است، باعث آزردگی آنان می شود و در نتیجه از کشیدن نقاشی

دست بر می دارند. پس بهتر است در این موارد از کودکان توضیح نخواهید؛ بلکه حرف هایشان را درباره آنچه که کشیده اند بشنوید. گاه کودکان درباره خط خطی های خود قصه می گویند. این کار باعث فکر کردن و پرورش ذهن کودک می شود.

ماندلا

این دوره از حدود دو سال و نیمی آغاز می شود و تا حدود پنج سالگی ادامه دارد. در این دوره، کودکان خط خطی های خود را بازنمایی چیزی تلقی می کنند و گاهی پیش از کشیدن نقاشی مقاصد خود را بیان می کنند. اما اگر شکلی که می کشند مشابه چیز دیگری از آب درآید، از هدف و مقصد خود منصرف می شوند و نام دیگری بر نقاشی خود می گذارند. این مسئله را نباید مستقیما به کودکان گوشزد کرد. ممکن است تفسیر کودکان از کارشان هر لحظه تغییر کند. این نکته برای خود کودک نیز جالب است و نقاشی هایش برای بزرگترها قابل درک تر می شود.

در این سن، کودک می تواند دایره یا فضای بسته و نیز اشکال مربع و مستطیل را رسم کند. به این ترتیب، کودک مرحله خط خطی کردن را پشت سر می گذارد و کشیدن شکل هایی مانند دایره، مربع، مثلث و صلیب را آغاز می کند. کودکان این شکل ها را غالبا روی یکدیگر می کشند. بعضی از شکل های معمول و رایج در این مرحله عبارت اند از خورشیدها، دایره ها و شعاع ها. نقاشی های این دوره را نقاشی های “بچه قورباغه ای” هم نامیده اند. تصویر انسان در این مرحله عبارت است از یک دایره به جای سر و دو خط آویزان به جای دست و دو خط آویزان به جای پا. برای مشخص کردن جزییات چهره از قبیل چشم، دهان و دماغ، درون دایره چند علامت می گذارند.

در این دوره، نقاشی بچه ها از تعدادی شکل های در هم است که هر کدام نمادی از چیزی هستند. این علایم و نشانه ها در نقاشی کودکان تمام دنیا وجود دارد. بعضی از پژوهشگران این تصویرها را جمع آوری کرده اند. به هر حال، باید در نظر داشت که در این دوره هم نقاشی بچه ها به طبیعت و واقعیت چندان نزدیک نیست. به این سبب، نباید از آنها ایراد گرفت. بلکه باید انی امکان را در اختیار آنها قرار داد که هر چه راحت تر نقاشی بکشند. زیرا کشیدن نقاشی در این دوره سبب برقراری ارتباط بین کودک و محیط اطراف او می شود. به علاوه اگر به نقاشی عنوان نوعی بازی  نگاه کنیم، که در رشد ذهنی کودک مؤثر است، نمی توانیم تأثیر مثبت آن را انکار کنیم. متأسفانه بسیاری از پدر و مادرهای نسبت به نقاشی های کودکان خود در این سن بی توجه اند و و گاه کمترین امکانی برای کار کردن کودک فراهم نمی آورند.

بنا به پژوهش موریس، گوریل ها و شامپانزه ها نیز دوست

دارند خط نگاری کنند. آنها هم مانند کودکان برای لذت بردن، علایم و خطوطی رسم می کنند. اما بین کارهای کودکان و میمون ها تفاوت هایی وجود دارد که مهمترین آنها عبارت است از این که کودک، در این مرحله شروع به نشان دادن ارزش های خاصی با محتوای روانی خود می کند، اما نقاشی میمون فاقد این ارزش است. زیرا حیوان از نظر امکان به حافظه سپردن و استخوان بندی ادراک های مشخص خود بسیار ناتوان است.

شفاف بینی

آغاز مرحله شفاف بینی را حدود 5 سالگی و پایان آن را حدود 8 سالگی می دانند. مهم ترین نکته درباره نقاشی کودکان در این مرحله این است که کودک آنچه را که می بیند، نمی کشد. بلکه آنچه را که می داند می کشد. لوکه این مرحله را واقع گرایی فکری می نامد. زیرا واقع گرایی کودک به ظاهر اشیا و آنچه را که می بیند، معطوف نیست.

بلکه آنچه را که می داند و واقعی است، رسم می کند. برای مثال، هنگامی که خانه ای را نقاشی می کند، لامپ درون خانه را نیز رسم می کند. این شکل کار کردن کودکان نباید باعث اعجاب شود یا سبب شود که کارهای آنها را جدی نگیریم. باید به این نکته توجه داشته باشیم که این نقاشی ها میزان دانسته های کودک را نشان می دهند و ما می توانیم از طریق نقاشی دامنه دانسته های او را گسترش دهیم و به او کمک کنیم تا جهان پیرامون خویش را بشناسد. فریمن محقق دیگری است که دو نوع نقاشی شفاف بینی را از هم متمایز کرده است. دسته اول، نقاشی هایی است که در آنها چیزی تصویر شده است که در جهان واقعی و به حالت عادی و با چشم غیر مسلح قابل دیدن نیست. مثلا بچه ای در شکل مادرش یا مگسی در شکم یک عنکبوت نشان داده می شود.

روشن است که در این نوع نقاشی، کودک قصد دارد محتوای معمولا پنهان شکم را نشان دهد. در نوع دوم شفاف بینی، کودک نمی تواند غیر قابل رؤیت بودن چیزی را که معمولاٌ در پشت یک شیء نزدیک تر قرار دارد، نشان دهد. مثلاٌ ممکن است کودکان در این مرحله، انسانی سوار بر اسب را به گونه ای نقاشی کنند که پای غیر قابل رؤیت سوارکار از پشت بدن اسب پیدا باشد.

در این مرحله، نقاشی های آنها از چهره انسان، طرح بچه قورباغه ای را پشت سر می گذارد و به نشان دادن سر و بدن  جدا از یکدیگر می رسد. جزییات بیشتری از قبیل دست ها، انگشتان و لباس نیز بیش از پیش تصویر می شود.

در آغاز این مرحله، یعنی حدود 5 تا 6 سالگی، کودک به انجام کارهایی تمایل دارد که مورد تأیید دیگران قرار می گیرد. کودک در این سن علاقه ای به حروف الفبا یا نوشتن خط از خود نشان می دهد که اگر مورد توجه قرار گیرد، آمادگی خوبی برای سال اول دبستان خواهد بود. زیرا در این سنین، کودک می تواند عضلات و حرکات خود را کنترل کند و این تسلط او را در نوشتن یاری خواهد داد. البته نباید الفبا را به او آموزش داد، بلکه باید از طریق نقاشی و با انجام دادن تمرین هایی، آمادگی مناسبی در او پدید آورد که بتواند صورت ظاهر حروف را خوب رسم کند. و میزان حوصله اش افزایش یابد.

پیش از این گفتیم که در این مرحله، کودک بیشتر به موضوعی که می خواهد بیان کند می پردازد و نه به خصوصیت عینی آن. این مسئله سبب می شود که نقاشی کودک از نظر والدین اشتباه به نظر آید. اما این اتفاق که از نظر ما اشتباه است، برای کودک نوعی اکتشاف به حساب می آید. این گونه نقاشی ها بسیار زیادند. برای مثال، کودکان معمولاٌ درختان را با ریشه هایشان نقاشی می کنند یا خانه ها را با چیزهایی که درون آنهاست یا آدم ها را با لباس هایی که روی هم پوشیده اند و … مجسم می کنند.

کودکان عادی، به طور معمول، در حدود 8 یا 9 سالگی این مرحله را پشت سر می گذارند. اما کودکان عقب افتاده چند سال دیگر هم در این مرحله باقی می مانند. طی کردن این دوره فقط کودک و محیط او نیز بستگی زیادی دارد. کودکانی که خیلی زود با واقعیت آشنا می شوند، مرحله شفافیت را هم خیلی زود پشت سر می گذارند. برای مثال، در مدارس شوروی سابق، نسخه برداری از طبیعت آموزش داده می شد.

در نتیجه نقاشی هایی با اوصافی که گفتیم، کمتر دیده می شد. در دبستان های ایتالیا هم از همین روش پیروی می شود. دخالت بزرگسالان در این مورد بسیار مهم است و نقش اساسی را ایفا می کند.

اکنون این سوال پیش می آید که آیا باید کودک را متوجه شکل ظاهری کرد یا به او اجازه داد تا به همین شیوه ادامه دهد؟ آنچه که بسیار طبیعی است، این است که نقاشی کودکان، همزمان با بالا رفتن سن آنها، به واقعگری و پرداختن به ظاهر اشیا سوق می یابد. کودک در این سن نسبت به حرف های بزرگ ترها و بخصوص معلم خود حساسیت بسیار نشان می دهد و تأیید نشدن نقاشی هایش برای او احساس نا امنی و تنهایی به وجود می آورد. بنابراین می توان کودکان و به خصوص کودکان باهوش و دقیق را از سنین پایین به مراعات روش تطابق با واقعیات بیرونی واداشت. ولی خطر خفه کردن ابتکار و خلاقیت آنها را تهدید می کند. کشیدن ظاهر اشیا به خودی خود دارای ارزش چندانی نیست؛ اما پرورش قدرت خلاقیت کودک از طریق نقاشی بسیار مهم و با ارزش است.

در این مرحله، در کار کودکان پرسپکتیو نیز وجود ندارد. و نباید از آنها توقع داشت پرسپکتیو را رعایت کنند. برای مثال، وقتی که کودک میزی را می کشد، چهارپایه آن را، مانند چهارشعاع، در اطراف آن رسم می کند. کودک نمی داند که کاغذ و تمام تصاویری که می توان با قلم روی آن کشید، دوبعدی هستند.

 همچنین روش های سه بعدی نشان دادن اشیا را نمی داند و اصولا نمی تواند در کارهایش عمق را آن گونه که برای بزرگ ترها قابل قبول باشد، نمایش دهد.

سال های اول دبستان با این دوره تطابق دارد و کودک با این ذهنیت و ویژگی ها وارد مدرسه می شود. به این سبب، هر آموزشی در کلاس نقاشی، باید با توجه به ویژگی های نقاشی کودکان در این مقطع صورت پذیرد. در این دوره، که بسیاری از معلمان هنر و برخی محققان آن را دوره طلایی نقاشی یا بهترین دوره نقاشی کودک می دانند، کودک با صراحت و بدون کمترین دغدغه ای نقاشی می کشد و درگیر واقعی کشیدن اشیا نیست. البته ممکن است در بعضی از موارد کودک 5 تا 6 و حتی هفت ساله ای کمی از دوستان همسال خود عقب باشد. همانطور که گفته شد، ممکن است مرحله نقاشی در کودکان، از نظر زمانی تفاوت هایی داشته باشد یا برای بعضی از کودکان مدت بیشتری ادامه پیدا کند. شفاف بینی اوج رشد ذهنی کودک در نقاشی است و چقدر حیف است که گاه کلاس نقاشی کودک که باید پویا، پر تحرک و سرشار از زندگی و فکر کردن باشد، جای خود را به کلاسی می دهد که کودک از ابتدا تا انتهای آن ناچار است تصویر خطی چاپ شده ای را رنگ بزند!

قصه پردازی از دیگر ویژگی های نقاشی های کودکان در این مرحله است. کودک دوست دارد درباره نقاشی هایش قصه تعریف کند و حرف بزند یا ضمن نقاشی مدام درباره چیزهایی که می کشد، صحبت کند. شنونده خوبی باشید و صبورانه به حرف هایش گوش بدهید و نقاشی هایش را نگاه کنید.

واقع گرایی

کودک هشت ساله به بالا به طرز عجیبی به طرف کشیدن نقاشی واقعی اشیا کشیده می شوند و بسیار دوست دارند عمق (پرسپکتیو) را نشان دهند. اما از آنجا که غالبا در این راه ناموفق اند، از نقاشی زده می شوند و متاسفانه نقاشی را رها می کنند. گاه دیده می شود برای این مقطع سنی کلاس های آموزشی مضری برگزار می گردد و در آنها سعی می شود کشیدن نقاشی را مانند هرکار فرموله دیگری به کودک بیاموزند. حاصل این شیوه برخورد کپی کار شدن کودک و بسته شدن ذهنیت اوست.

جهت مطالعه قسمت دوم این مقاله کلیک کنید

جهت مطالعه قسمت سوم این مقاله کلیک کنید